امام حسین عزیزترینم

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین
امام حسین عزیزترینم

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین








askquran.ir

ای وای بر ما





حسین (ع) هنوز مظلوم است :چون وقتی محرم می‌آید...
به جای آنکه ما بر مصیبت مولا بگرییم، مولا بر معصیت های ما می‌گرید



http://www.iran-eng.com

کلام آخر




سلام به همه عزیزانی که از ابتدای شروع این وبلاگ با من همراه بودند.


نمیدونم چرا؟؟؟ اما امشب بد جور دلشوره دارم


بد جور دلتنگ شدم


باور کنید از تمام وجودم دارم اینو میگم


من مثل همه بلد نیستم که حرفای قشنگ بگم


فقط بلدم حرفای دلمو بنویسم


امشب هر لحظه که اخبار ، کربلا رو نشون میداد


بد جور حسادت میکردم


دونستین چرا؟؟


آخه همه کسانی رو که الان کربلا هستن امام حسین دوست داره


یعنی فقط من و امثال من بیچاره هستیم؟؟


یعنی یه ذره هم لیاقت ندارم؟؟

 

حتما ندارم


نمیدونم چی کار انجام بدم


نمیدونم


نمیدونم چی کار کنم تا دلم کمی آروم بشه


خیلی وقته دلم گرفته


از همه


از همه دنیا ، از همه آدما


از همه کسانی که به ظاهر دوستم هستن اما واقعا نیستن


خستم


از همه کسانی که توی این وبلاگ پیام گذاشتن و سعی داشتن تا


توی دلم رو با حرفای بی ربطشون خالی کنن


یعنی واقعا آدم نمیتونه حرفای دلشو توی یه وبلاگ بنویسه؟؟


باید همش حرفای عاشقونه بگم تا تعداد بازدیدم بشه 100000000


کاش هر کسی که داره این متن رو میخونه درکم کنه


نمیدونم تا سال بعد


تا اربعین بعدی زنده هستم یا نه


نمیدونم تا سال بعد چه قدر به امام حسین نزدیک شدم یا


زبونم لال دور؟؟؟


نمیدونم


باور کنید دلم نمیاد این وبلاگ رو با این پست تموم کنم


شاید باورتون نشه


اما قبل از شروع به نوشتن این وبلاگ ، همشو توی خواب دیده بودم


اما مثل همیشه ندیدم آخر خوابم چی شد


نمیخوام خوابمو تموم کنم.


فقط می خوام یه خداحافظی کوچک بکنم


اما هر موقع بتونم بازم به نوشتنم توی این وبلاگ ادامه بدم


البته اگر خدا بخواد.


دلم میخواست کاش نوشته هام چه کپی و چه دل نوشته ام


واسه حداقل یه نفر مفید باشه


دوست دارم تا عزیزترینم ، حسینم از نوشته هام خوشش بیاد


دلم میخواد سال بعد این روز خونمون نباشم


دلم می خواد برم کربلا


فقط یه بار برم


همین


ممنونم از همه عزیزانی که با نظرهاشون کمکم کردن


شب خوش


خدا به همراهتون.


شب اربعین حسینی : 89:11:4    ساعت 21:52:23

شهادت حضرت حسین رضی الله عنه

 


 

آنچه مسلم است تا موقعیکه این کره خاکی با آدم های متفاوت پابرجاست.جنگ بین حق و باطل ،به هر کیف وجود دارد.و برای شناخت و جدایی آنها از هم، مسلما، مستلزم یکدیگرند.و آدمهامثل کتابند، از روی بعضی ها باید مشق نوشت، از روی بعضی ها باید جریمه. بعضی ها راباید چند بارخواند و بعضی ها راباید نخوانده دور انداخت.بر آن شدم تا سانحه کربلا و ظلم و تشدد خونخوارانه قاتلین حضرت حسین رضی الله عنه را در چند قسمت به یادگار ثبت کنم.تا افرادی که تشنه لب این تاریخ بودند. به خصوص برادران تشیع و اهل سنت سیراب شده واین نوشتار اندک باعث شود سوء تفاهم هایی که  ساخته بعضی افراد مغرض میباشد. بر طرف و این دو روح در یک قالب به هم بپیوندند.و اخلاص بیشتری نسبت به اسلام از خود نشان دهند. اگر امکان‌ طفره‌ رفتن‌ از ذکر این‌ حادثه‌ی‌ دلخراش‌ وجود داشت‌، اصلاً به‌ ذکر آن‌ نمی‌پرداختم‌، اما تاریخ‌ همگام‌ با حوادث‌ تلخ‌ و شیرین‌ به‌ سیر خود ادامه‌ می‌دهد .

 

یک روز رسد غمی به اندازه کـــوه**** یک روز رسد نشاط به اندازه دشت

افسانه زندگی چنین است عزیــــــــز**** در سایه کوه باید از دشت گــذشت



://aleslam.blogfa.com

حضرت حسین رضی الله عنه







 

 

ایشان، ابوعبدالله حسین بن علی بن ابی‌طالب و نوه‌ی رسول‌خدا و محبوب و گل خوشبوی آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم است. ایشان، پسر حضرت فاطمه  رضی الله عنه دخت رسول اکرم می‌باشد که در سال چهارم هجری به دنیا آمد و در دهم محرم سال شصت و یک هجری در کربلا شهید شد.( البدایة والنهایة (8/152)؛ الإصابة (1/331)).

 

در مناقب و فضایل حضرت حسین احادیث زیادی نقل شده از جمله:

 

یعلی عامری رض می‌گوید: همراه رسول‌ الله به قصد مهمانی‌ای که آن حضرت را بدان دعوت کرده بودند، بیرون شده بودم. در مسیری که رسول‌خدا برای مهمانی می‌رفت، حسین را دید که با تعدادی از بچه‌ها بازی می‌کرد. رسول اکرم می‌خواست حسین را بگیرد که حسین شروع به جست و خیز نمود و به این طرف و ‎آن طرف فرار می‌کرد. رسول‌خدا نیز (ضمن تعقیب و گریز) با او می‌خندید تا اینکه او را گرفت و یکی از دستانش ر اپشت سر حسین و دست دیگرش را زیر چانه‌ی وی قرار داد و او را بوسید و فرمود:‌حسین از من است و من، از حسین؛ خداوند، دوست بدارد هر آن کس را که دوستدار حسین است. حسین، یکی از نوادگان جوانمرد من است(روایت احمد؛ فضائل الصحابة ، شماره‌ی 1361.)

 

در این حدیث، فضیلت  حضرت حسین به خوبی بیان می‌شود. چرا که به محبت و دوست داشتن حسین ترغیب می‌دهد. گویا رسول‌خدا با نور وحی دریافت که بعدها چه اتفاقی برای حسین خواهد افتاد. از این رو بطور ویژه، از او یاد نمود و به وجوب دوست داشتنش و نیز حرمت جنگ با او و تعرض به وی، تأکید کرد؛ چنانچه فرمود: خداوند، دوست بدارد هر آن کس را که دوستدار حسین است. محبت حسین به محبت رسول‌خدا می‌انجامد و محبت رسول‌خدا به محبت الله منتهی می‌شود( تحفة الأحوذی (10/279))

 

حضرت ابوسعید خدری می‌گوید: رسول‌خدا فرمود: حسن و حسین، سرور و آقای جوانان بهشتی‌اند (الأحادیث الواردة بشأن السبطین،ص184.)

تعدادی زیادی از صحابه، حدیث آقا بودن حسن و حسین رضی الله عنهما در بهشت را روایت کرده‌اند که  مشهورترین آنها عبارتند از: حضرت عمر بن خطاب (خلیفه دوم)، حضرت علی بن ابی‌طالب(خلیفه چهارم)،حضرت ابوهریره، حضرت عبدالله بن مسعود، حضرت عبدالله بن عمر، حضرت جابر بن عبدالله، حضرت اسامة بن زید، حضرت براء بن عازب،حضرت مالک بن حویرث وحضرت عزة بن ایاس و...) مجمع الزوائد (9/183)؛ المعجم الکبیر (3/24)؛ الدوحة النبویة الشریفه، ص81.)

 

شخصی از شیعیان کوفه ، از ابن عمر رض درباره حکم کشتن مگس توسط فردی که احرام بسته، سؤال نمود. ابن عمر گفت: عجیب است که درباره‌ی حکم کشتن مگس سؤال می‌کنند، حال آنکه نوه‌‌ی رسول‌خدا را کشته‌اند! در حالی که رسول‌خدافرمود: حسن و حسین، دو گل خوشبوی من در دنیا هستند(صحیح بخاری، شماره‌ی 3753)

 

ابن عباس رض می‌گوید: رسول‌خدا  برای حسن و حسین رضی الله عنهما بدین گونه دعا می‌کرد: من، شما دو نفر را به وسیله‌ی کلمات کامل الله از بدی شیطان و از هر جانور زهردار و از زخم چشم به حفظ خدا می‌سپارم( روایت بخاری، شماره‌ی 3371.)و سپس فرمود: «ابراهیم، اسحاق و اسماعیل علیهما‌السلام را به همین شکل به خدا می‌سپرد(سنن ترمذی، شماره‌ی (2060)).




http://aleslam.blogfa.com

دانلود تصویر متحرک ماه محرم




5 تصویر متحرک ویژه ماه محرم در ابعاد 144*176 با فرمت gif مخصوص موبایل.

                  
حجم فایل : 286 کیلوبایت   


http://noorportal.net/

بهار بود و محرم

بهار بود و محرم

و من به دنبال او

که دل بهاری اش، همیشه محرمی بود

و محرم کوی عشق

و در بهار محرمی امسال

او را در کنار

درختی با برگ های زرد و پاییزی دیدم

فصل گل بود و سبزه

اما، درختی خشک

و گیاهی که بر ساقه هایش، روییده بود

علت را پرسیدم،

پاسخ داد:

گیاهی که در دست من است، نامش

«عشقه »است

به دور درختی که بپیچد

رنگ سبزش را زرد می کند

آب نهفته و اندوخته اش را می خشکاند

و برگ هایش را بر زمین می نشاند

و بدان که ریشه عشق در لغت برگرفته از «عشقه » است.

و چون عشق در آدمی، به کمال خود رسد

"قوا" را ساقط می کند

«حواس » را از کار می اندازد

و «طبع » را از غذا باز می دارد

و میان «عاشق » و «معشوق » ملال افکند

و از هم صحبتی با غیر، ملول شود و بیمار یا دیوانه یا به مرز هلاکت قدم می گذارد.

من در دام اشتیاق

فرو رفته بودم تا پاکی آیینه ها را بهتر درک کنم

می فرمود:

«عشق » آتشی است که در قلب واقع می شود

پرسیدم: چه کسی عشق را درک می کند؟!

گفت: «انسان کامل »

آن کس، که مراتب ترقی و تکامل را

بپیموده باشد.

و او هرچه بیش تر از عشق برایم می گفت

شیوه ای نو در ذهن و اندیشه ام

به وجود می آمد و دلم می خواست شیوه ای دگر در نگاهم به عشق پدید آید

و معنای عشق را بهتر، بیش تر و کامل تر بدانم

عشق آمد و شد چو خونم

اندر رگ و پوست

تا کرد مرا تهی و

پر ساخت ز دوست

اجزای وجود من

همه دوست گرفت

نامیست زمن بر من

و باقی هم اوست

در مهمانی حضور او پرسیدم:

عشق را با دل چه کار؟!

گفت: عشق آتش است

که در عاشق می افتد

و جایگاه و موضع این آتش

«دل » است

او نیز از من سؤال نمود:

اگر مهمانی عزیز برایت آمد، چه می کنی؟!

پاسخ دادم:

پذیرایی اش برایم واجب است

و او را به بهترین روش می پذیرم

و از جان و دل خدمتش خواهم کرد

فرمود:

«عشق » عزیز مسافری است که به مهمانی هر کس آید

عزیزش می دارد و عزیز داشتن این مسافر

آن باشد که خانه دل را برای این مسافر خالی گرداند

بدان اگر عاشق دل را خالی نسازد

او خود خالی اش می کند

هنوز در وادی جست وجو بودم

تا معنای عشق را

بهتر بفهمم

عشق در لغت را دانسته بودم

اما، عشق در معنا برایم بی جواب بود و از مراتب عشق

چیزی نمی دانستم

کلامش، مرا اشارت می داد که

«عشق »

در نظر بلند و روح دریایی اش

معنایی به غیر از

«عشق های ظاهری »

یا بهتر بگویم «عشق های مجازی » دارد

به اصرار بسیارم از مراتب عشق سخن گفت:

«عاشق » را در مرحله

«کمال عشق »

حالتی دست دهد که از خود بیگانه و ناآگاه می شود

و از زمان و مکان

فارغ می شود

و از فراق محبوب

می سوزد و می سازد

و آن هنگام که مست عشق شود

میان خود و

معشوق

واسطه ای نمی بیند

و این حالت همان عشق حقیقی است

آن گاه که منیت از میان برداشته شود و «من » بی معنا شود

و اما عشق مجازی را نیز مراتبی است

که برایت خواهم گفت...

ادامه دارد...

پدیدآورنده: مهدی توکلیان


http://www.hawzah.net

زیارت حضرت سیدالشهدا



   درباره زیارت حضرت سیدالشهدا روایات فراوانی وجود دارد1 و در خصوص زیارت عاشورای معروف، احادیث متعددی از امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام نقل شده است.2 امام باقر علیه السلام این زیارت را به یکی از اصحابش به نام «علقمة بن محمد حضری» آموزش داده است.


علت اهمیت زیارت عاشورا و فواید آن چیست؟


از آن جا که زیارت، نوعی اعلام موضع و مشخص کردن خط فکری است و آثار سازنده عجیبی دارد، آن چه به عنوان متن زیارتی خوانده می شود، از نظر محتوا و جهت دهی، از حساسیتی ویژه برخوردار است. به همین جهت، ائمه علیهم السلام با آموختن نحوه زیارت به یاران خود، به این عمل سازنده جهت و غنای بیشتری بخشیده اند؛ به گونه ای که زیارت نامه های رسیده از معصومان علیهم السلام - مانند زیارت جامعه کبیره، عاشورا، آل یاسین و ناحیه مقدسه - گنجینه ای از تعالیم و آموزش های عالی آنان است.

زیارت عاشورا - که از تعالیم امام باقر علیه السلام است - به سبب آثار سازنده فردی و اجتماعی و بیان مواضع فکری و عقیدتی شیعه و نشانه گرفتن خط انحراف، اهمیت ویژه ای دارد. شماری از دستاوردهای این زیارت عبارت است از:



shegerdha_leaf1. ایجاد پیوند معنوی با خاندان عصمت و تشدید علاقه و محبت به آنان


این محبت موجب می شود که زائر، آن بزرگان را الگوی خویش سازد و در جهت همسویی فکری و عملی با آنان بکوشد؛ همچنان که در قسمتی از زیارت، از خدا می خواهد که زندگی و مرگش را یک سره همانند آنان قرار دهد؛ «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد».

از آن جا که این محبت به خاطر خداوند است - و خاندان عصمت از آن جهت که الهی و منسوب به اویند، محبوب واقع شده اند - مایه تقّرب به خداوند است. در قسمتی از این زیارت چنین می خوانیم: «اللهم انی اتقرب الیک بالموالاة لنبیک و آل نبیک».

shegerdha_leaf2. پیدایش روحیه ظلم ستیزی در زائر

تکرار لعن و نفرین بر ستم گران در این زیارت، موجب پیدایش روحیه ظلم ستیزی در زائر می شود. او با اعلام برائت و نفرت از ستم گران و ابراز محبت به پیروان حق و دوستان خاندان عصمت، پایه های ایمان دینی خود را مستحکم می کند. مگر ایمان چیزی جز حب و بغض در راه خداست؛ «هل الایمان الاّ الحب و البغض»؟ موءمن واقعی در برابر ستم، بی موضع نیست؛ از ستم گر نفرت و انزجار آشکاری دارد و با مظلوم و جبهه حق، اعلام همراهی می کند؛ «یا اباعبدالله! انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم».

shegerdha_leaf3. دوری جستن از خط انحراف


در این زیارت، ریشه های ظلم هدف قرار می گیرد؛ «فلعن الله امةً اسّست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت و لعن الله امة دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتّبکم الله فیها». ستمی که در عاشورا تحقق یافت، در قلب تاریخ ستم ریشه دارد. این ظلم، یک حلقه از حلقه های ستمی است که با انحراف مسیر اصیل خلافت آغاز شد.

shegerdha_leaf4. الهام گرفتن، درس آموختن و الگو قرار دادن اسوه های هدایت

در این زیارت آمده است: «فاسئل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم و معرفة اولیائکم و رزقنی البرائة من اعدائکم، ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الآخرة و ان یثبّت لی عندکم قدم صدق فی الدنیا و الاخرة». زائر پس از آن که به حق معرفت پیدا کرد و ستم و ستم گر را شناخت و از آنان دوری جست، با ثبات قدم در مکتب خاندان عصمت و پیروی عملی از آنان، خود را در مسیر سعادت دنیا و آخرت قرار می دهد؛ یعنی، اسوه ها و الگوهای هدایت را - که از سوی خداوند منصوب شده اند - سرمشق خود قرار می دهد و همگامی با آنان را می طلبد.

shegerdha_leaf5. ترویج روحیه شهادت طلبی و ایثار و فداکاری در راه خدا.

shegerdha_leaf6. احیای مکتب و راه و هدف خاندان عصمت.

پاورقی:

_________________________________________

1. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص180.

2. مجلسی، بحارالانوار، ج101، ص290؛ سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص38؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 538، 542 و 547 .



http://shegerdha.ir

آیت الله استادی

آیت الله استادی: قیام کربلا به دستور خدا و با علم امام(ع) صورت گرفت






عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عمده مشکلات امت اسلام را ناشی از انحراف از مسیر ترسیم شده توسط پیامبر گرامی اسلام دانست و هدف قیام ابی عبدالله الحسین(ع) را جلوگیری از انحراف در دین عنوان کرد.