امام حسین عزیزترینم

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین
امام حسین عزیزترینم

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین

کاروان امام حسین


کاروان امام پس از دور شدن از قصر بنى مقاتل ، همچنان پیش رفت تا سرانجام وارد دشت کربلا شد. کربلا براى امام نامى آشنا بود. امام با شنیدن نام کربلا ، طبعا به یاد سخن پدرش ‍ على (ع) افتاد که به هنگام عزیمت از کوفه به سوى صفین ، چون وارد صحراى کربلا شده بود ، گفته بود که : (( این سرزمین جاى پیاده شدن و استقرار کسانى است که خونشان را در همین جا خواهند ریخت و آنان وارد بهشت خواهند شد. ))
حتى با فرض آنکه امام در آن زمان که پدرش سخنان بالا را بر زبان مى راند ، مصداق آن پیشگویى را کاروان حسینى نمى دانست ، اما اکنون که قواى حر را در اطراف خویش و سپاه عمربن سعد را در راه مى یافت ، دیگر هیچ تردیدى نداشت که سخنان على (ع) درباره او و همراهانش درست بوده و اینک خطاب به همراهانش گفت :
اندوه و بلا ، چون پدرم در هنگام عزیمت به سوى صفین در حالى که من هم در کنارش بودم بر این سرزمین گذشت ، ایستاد و نام آنجا را پرسید. نام این سرزمین را به او گفتند ، پس ‍ گفت : اینجا جاى فرود آمدن آنان و محل ریختن خون ایشان است...
هنوز امام گامى فراتر نگذاشته بود که پیک عبیدالله از کوفه رسید و در پاسخ کسب تکلیف حر به او دستور داد که امام حسین (ع) را در زمینى بى آب و علف متوقف سازد و تحت نظر بگیرد. کربلا درست همان ویژگیهایى را داشت که عبیدالله نوشته بود؛ بنابراین حر نیز بى درنگ از امام و یارانش خواست تا راه خویش را ادامه نداده و در همان سرزمین توقف کنند.





امام حسین (ع) چون از دستور تازه اى که به حر رسیده بود آگاه شد ، از وى کشتار ایشان خواهند زد. پس زهیر بن قین پیشنهاد کرد تا پیش از رسیدن قواى ابن سعد ، با همین نیروى موجود ، علیه حر و قوایش وارد نبرد شوند تا شاید راهى براى خروج از محاصره و امکانى براى نجات از چنگال سپاه کثیرى که در راه بود ، پیدا کنند.
درست است که قواى حر چندین برابر نیروهاى امام بود و غلبه بر آنان نیز دشوار بود ، اما این اندیشه زهیر نیز نادرست نبود که مى گفت اگر نتوانیم راهى براى نجات خویش از محاصره قواى حر پیدا کنیم ، قطعا در مقابل سپاه عمر بن سعد ناتوان تر خواهیم بود.
امام بى درنگ با پیشنهاد زهیر مخالفت کرد و پاسخ داد که من بر آن نیستم تا آغاز کننده نبرد باشم. این پاسخ طبعا تمام نیت آن حضرت را در مخالفت با پیشنهاد زهیر منعکس ‍ نمى کند. واقعیت این بود که زهیر نیز معتقد نبود که در صورت اقدام علیه نیروهاى حر ، قواى امام حسین (ع) به پیروزى خواهند رسید ، بلکه او این راه را تنها چاره بازمانده در پیش ‍ روى کاروان حسینى مى یافت. پس امام نیز در حالى که اصل سخن زهیر را در امکان پیروزى بر سپاه ، فقط به عنوان امرى ممکن و نه قطعى مى یافت ، راه صواب را در آن نمى یافت که با فرو رفتن در جنگى که به دلیل کثرت قواى دشمن ، احتمال پیروزى خود و یارانش در آن بسیار اندک است ، بهانه اى بسیار ارزشمند به دست عبیدالله بن زیاد و یزید دهد تا آنان بتوانند پس از قتل عام قواى امام توسط سپاه کثیر حر ، با خاطرى آسوده مدعى شوند که حسین در نبرد با ما سبقت جست و پیشقراولان کوفه ناگزیر و ناخواسته براى دفاع از خویش ‍ به جنگ با فرزند پیامبر مبادرت ورزیدند.
به عبارت دیگر ، سبقت در نبرد با قواى حر ، علاوه بر آنکه به ظن غالب ، قتل عام کاروان حسینى را به همراه داشت و امام حسین (ع) را در اندیشه مردم نیز در موضع تهاجمى و نه تدافعى قرار مى داد ، با فراهم ساختن بهانه لازم براى یزید و عبیدالله ، چهره آنان و نقش مستقیم ایشان در قتل عام امام و همراهانش را هم خدشه دار مى کرد. در یک کلام ، با اقدام امام علیه حر شکست سپاه امام ، حادثه خونین کربلا نه به نام یزید که به نام حربن یزید ریاحى ثبت مى شد و خواهیم گفت. که یزید پس از شهادت امام حسین (ع) ، کوشید تا ننگ فاجعه کربلا را از دامن خویش بزداید و آن را به قساوت ابن زیاد نسبت دهد. بى گمان اگر آن فاجعه به دست حر بن یزید ریاحى شکل مى گرفت ، یزید توفیق چشمگیرى مى یافت تا خویشتن را از دخالت در آن فاجعه تبرئه کند.




http://www.nooreaseman.com

شناخت عاشورا و جلوگیری از خرافات و بدعتها

 عاشورا اوج حماسه و تراژدی است، چشم تاریخ چنین حماسه شکوه‌بار و چنین تراژدی خونرنگی را ، در سراسر حیات بشر، هرگز ندیده است.

نهضت کربلا آیینه زلالی است که دست روزگاران هرگز نتوانسته است غبار فراموشی و تحریف بر سیمای آن بنشاند.

قیام امام حسین (ع) و محرم همواره با ترس ظالمان و مستکبران همراه بوده چرا که از ظلم ستیزی فرهنگ عاشورا همواره ترسیده اند و آن را زمینه ای برای نابودی حکومت های ظالم خود دانسته اند، از این رو درصدد برآمده اند با دور کردن نهضت عاشورا از پیام و محتوای اصلی، آن را با خرافات و پیرایه و بدعت همراه سازند.

حرکت امام حسین (ع) که منجر به حادثه عاشورا گردید ، چیزی جز یک انقلاب اسلامی و تلاش در راستای تحول اصلاح جامعه اسلامی نبود. انقلاب دینی امام حسین (ع) به عنوان مهمترین عامل برقراری اسلام راستین و کوبنده تحریفات دینی، همواره در طول تاریخ مورد بغض دشمنان اسلام و دیانت بوده است. در کنار دشمنان خارجی، همواره دوستان نادان متن جامعه اسلامی و مسلمانان ناآگاه نیز، خواسته یا ناخواسته، ضربه های هولناکی به این حادثه بزرگ وارد کرده اند.

در روزگار پر فتنه رهزنان ایمان و هنگامه پرآشوب دشمنان قرآن ، که جامعه دینی و فرهنگ متعالی ما در معرض تهاجم خصم است، مراسم با برکت عزاداری حسینی نیز مانند هر پدیده مردمی دیگر، دستخوش سوء استفاده غرض ورزان و بدخواهان و قدرت های مخرب اعتقادی قرار گرفته و شیطان نیز با اهداف خاصی به میدان آمده و در این باره دخالت و تباه سازی دارد.

ادامه مطلب ...

روایتی از پیامبر (ص)



در جمله‌ای از کتب عامه روایت شده که حضرت رسول صلی الله علیه و آله دست حسنین را گرفت و فرمود در حالی که اصحابش جمع بودند:

ای قوم آنکس که مرا دوست دارد و ایشان را و پدر و مادر ایشان را دوست دارد در قیامت با من در بهشت خواهد بود. و بعضی این حدیث را نظم کرده‌اند:

      اَخَذَ اْلَّنبِیُّ یَدَ الْحُسیْن وَ صِنْوِهِ             یَوْماً وَ قالَ وَ صَحبَتُهُ فی مَجْمَعً

      مَنْ وَدَّنی یا قَومِ اَوْهذیْنِ اَو                    اَبَوَیهِما فَالْخُلْدُ مَسْکَنُهُ مَعی

و روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله حسنین را بر پشت مبارک سوار کرد حسن را بر اضلاع راست و حسین را بر اضلاع چپ و لختی برفت و فرمود بهترین شترها شتر شما است و بهترین سوارها شمائید و پدر شما فاضلتر از شما است.

ابن شهر آشوب روایت کرده که مردی در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله گناهی کرد و از بیم پنهان شد تا گاهی که حسنین را یافت تنها، پس ایشان را برگرفت و بر دوش خود سوار کرد و به حضرت رسول صلی الله علیه و آله آورد و عرض کرد یا رسول الله اِنّی مُسْتَجیرٌ بِالله وَ بِهما یعنی پناه آورده‌ام به خدا و این دو فرزندان تو از آن گناه که کرده‌ام، رسول خدا صلی الله علیه و آله چنان بخندید که دست به دهان مبارک گذاشت و فرمود بر او که آزادی و حسنین را فرمود که شفاعت شما را قبول کردم در حق او پس این آیه نازل شد وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ الآیه.

                                                                                                    




http://3imam.persianblog.ir

امام حسین در قرآن - قصص : 4، انبیاء : 105

 

قبل از ولادت امام حسین علیه السلام خداوند خبر از شهادت و رجعت آن حضرت داده است.



علی بن ابراهیم در تفسیرش آورده است که خداوند متعال قبل از ولادت امام حسین علیه السلام و قبل از حمل او بشارت تولد حسین علیه السلام و اینکه امامت او تا روز قیامت در فرزندان اوست را به پیامبر داد آنگاه او را به آنچه به او می رسد از شهادت و مصیبتهایی که او و فرزندانش وارد می شود خبر داد آنگاه در عرض این شهادت و مصائب، امامت را در او قرار داد و او را به اینکه به شهادت می رسد و پس از آن خداوند او را به دنیا باز می گرداند و او را یاری می دهد تا دشمنانشان را به قتل برساند و او را مالک زمین قرار می دهد آگاهی داد و این مالکیت زمین همان قول خداوند است که فرمود: « و نرید ان نمنٌ علی الذین استضعفوا فی الارض» (1)



و قول او که فرمود: « و لقد کتبنا فی الزٌبور من بعدالذاکران الارض یرثها عبادی الصالحون » (2)

پس خداوند به پیامبرش بشارت داد که اهل بیتش مالک زمین می شوند و به دنیا باز می گردند و دشمنانشان را به قتل می رسانند.

(1) سوره قصص، آیه 4

(2) سوره انبیا، آیه 105





http://3imam.persianblog.ir/

محبت امام حسین در موجودات 2

در روایت شریف اصول کافی داریم که محمد بن مسلم می گوید از مدینه می آمدیم به مکه یک وقت یک گرگ نزدیک امام باقر شد وبا آقا صحبت کرد بعد از این که رفت من از امام سؤال کردم که این چه بود ؟ گفت : این از ما خواست که برای ماده اش که آبستن بوده است دعا کنیم تا راحت بچه اش را بدنیا بیاورد و همچنین این که از نسلش کسی بر شیعیان و محبان ما مسلط نشود . لذا در عالم حیوانات این شعور و محبت به صاحبان حقیقی عالم کاملا وجود دارد .
در فطرت در همه یهود و مسیحی و کافر هم این محبت وجود دارد که به غفلت سپرده شده است . خدایا محبت به امام حسین (ع) را نصیب همه ما بفرما تا از موجوداتی مثل چوب و سنگ کمتر نباشیم




http://3imam.persianblog.ir/

محبت امام حسین در موجودات

پروردگار عالم روی رحمتی که به مخلوقات خود دارند محبت امام حسین را در ذات همه اشیا و


موجودات عالم قرار داده است . سر این که بکت له جمیع السموات و الارض مربوط به این


است که این محبت موجودات یک قضیه تکوینی است و اگر الآن کسی است که این محبت امام


حسین را در ظاهر ندارد این از روی غفلت است و نه تنها انسانها بلکه همه موجودات عالم و


حیوانات در شب عاشورا برای امام حسین گریه می کنند .





http://3imam.persianblog.ir

حسین در اندیشه مسیحی






«انتوان بارا» در مورد عشق به امام حسین (ع) گفت: آیا انسانی یافت می‌شود که چنین شخصیت نمونه‌ای که تاکنون در هیچ دینی شبیه او متولد نشده‌است را دوست نداشته باشد؟ او سومین مشعل‌دار اسلام بعد از جدش پیامبر مصطفى(ص) و پدرش امیر المؤمنین(ع) است و در حفظ و پاسبانی از عقیده‌اش، خود را فدا کرد.


وی سخنان پیامبر درباره امام حسین(ع) را بهترین توصیف در شناخت مقام و منزلت ایشان ذکر کرد و به اهداف قیام عاشورا، مظلومیت اباعبدالله(ع) و خاندان پیامبر در صحرای کربلا پرداخت و گفت: فریاد حسین(ع) در روز عاشورا که «هل من ناصر ینصرنی» مرا بخود می‌لرزاند.


این نویسنده مسیحی که به مسیحی متشیع شهرت دارد و به این لقب افتخار می‌کند، افزود: اگر از خودگذشتگی امام حسین (ع) نبود، از عقاید اسلامی چیزی باقی نمانده بود.


وی مسلمانان را به کوتاهی و قدرنشناسی در حق امام‌حسین(ع) متهم کرده و شهادت ایشان را امانتی بر گردن همه مسلمانان می‌داند که باید اسرار و اهداف بزرگ آن را به گوش جهانیان برسانند.


انتوان در مورد واقعه کربلا و امام‌حسین و تألیف کتاب ارزشمند «حسین در اندیشه مسیحی» که سه سال بطول انجامید، گفت: چگونه است که در جهان اسلام، مسیحیت و غرب تا کنون به واقعیت و اهداف و جنبه‌های روحانی این قیام توجه نکرده‌اند.


وی افزود: بعد از 40 سال فعالیت در عرصه مطبوعات افتخار می‌کنم که على‌رغم تمام سختی‌ها توانستم کتاب «حسین در اندیشه مسیحی» را به عنوان اولین کتاب خود به رشته تحریر در آوردم.


انتوان بارا نویسنده سوری-مسیحی، ازحدود چهل سال پیش تاکنون در مطبوعات کویت مشغول به فعالیت می‌باشد و در اتحادیه‌های مختلف از جمله؛ باشگاه بین المللی کتاب علمی خیال نیویورک، شورای عالی تصمیم‌گیری با رتبه گراند ماستر، عضو اتحادیه نویسندگان عرب در دمشق، عضو سازمان جهانی روزنامه‌نگاران در پراگ، عضو سازمان روزنامه‌نگاران عرب، اتحادیه خبرنگاران سوری و جمعیت روزنامه نگاران کویت عضویت دارد.





http://maktabalabas.blogfa.com

اربعین حسینی، تکرار یاد و خاطره حماسه سازان کربلاست

سلام بر حسین و اربعینش، سلام بر اربعین و زائرانش! و سلام بر اندوه های دل آنان که به سوغات بر مزار کشتگان، عشق بردند و به مویه نشستند. به شوق زیارت صحن و سرای جان فزایت، اربعین شهادتت را به سوگ می نشینیم، یا حسین!

 اربعین از رازهای هستی است و اربعین حسین (ع) روز بسط لطف اوست بر پیروان و دوستدارانش. و در مقام حسین (ع) همین بس که در زیارت اربعینش خطاب به جدشان محمد مصطفی (ص) و پدر بزرگوارشان حضرت علی (ع) و مادر گرامیشان فاطمه (س) میگوییم که خداوند عزاداری شما را در رثاء حسین (ع) فبول فرماید.

 اربعین در فرهنگ عاشورا

در فرهنگ عاشورا، اربعین به چهلمین شب شهادت حسین بن علی(ع) گفته میشود که مصادف با روز بیستم ماه صفر است. از سنتهای مردمی گرامی داشت چهلم مردگان است، که به یاد عزیز فوت شده خویش، خیرات و صدقات میدهند و مجلس یاد بود  بر پا میکنند، در روز بیستم صفر نیز، شیعیان، مراسم سوگواری عظیمی را در کشورها و شــــهرهای مختلف به یاد عاشورای حسینی بر پا میکنند. عاشقان و پیروان آن امام، در سحال اســـــرار اربعین به ذکر پرداخته و  باران اشکبار  چشم خویش را با مظلومیت حسین و یارانش پیوند می زنند. این راه، راه تداوم عشق است و بی گمان هیچگاه بی رهرو نخواهد بود.

 نخستین اربعین

در نخستین اربعین شهادت امام حسین (ع)، جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی موفق به زیارت تربت و قبر سید الشهدا شدند. بنا به برخی نقلها، در همان اربعین، کاروان اسرای اهل بیت (ع) دربازگشت از شام و سر راه مدینه، از کربلا گذشتند و با جابر دیدار کردند. البته برخی از مورخان نیز آن را نفی کرده و نپذیرفته اند، از جمله مرحوم محدث قمی در «منتهی الامال» دلایلی ذکر میکند که دیدار اهل بیت از کربلا در اربعین اول نبوده است. به هر حال، تکریم این روز و احیای خاطره غمبار عاشورا، رمز تداوم شعور عاشورایی در زمانهای بعد بوده است.

 اربعین و عرفان

 اربعین از رازهای هستی، خصوصیت عدد چهل و اسرار نهفته در آن براى ما روشن نیست. البته چه بسا، با توجه به ویژگى ‏هاى انسان، «چهل بار» تکرار یک رفتار پسندیده موجب ملکه  معنوى و تعمیق آن رفتار و قابلیت نزول فیض خاص خداوند مى ‏شود. در فرهنگ اسلامى هم عدد چهل (اربعین) جایگاه ویژه اى دارد. چله نشینى براى رفع حاجات، حفظ کردن چهل حدیث، اخلاص چهل صباح، کمال عقل در چهل سالگى، دعا براى چهل مؤمن، از این نمونه هاست.

آمده است که چون حضرت موسی (ع) را قابل استماع کلام بی واسطه خداوند میکردند چهل روز به خلوت فرستادند و خداوند فرمود: «... و اذا واعدنا موسی اربعین لیله »

پیامبر حکیم (ص) فرمود:

« من اخلص لله اربعین یوماً فجر الله ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه»: هر کس چهل روز فقط براى خداوند تعالى اخلاص چشمه های خداوند ورزد حکمت را از قلبش بر زبانش جارى مى‏ سازد.»

صاحب مرصاد العباد، عارف نامی نجم الدین شیرازی نیز گفته است: "و عدد اربعین را خاصیتی است در استکمال چیزها که اعداد دیگر را نیست." چنانکه در حدیث صحیح آمده است:

ان خلق احدکم بجمع فی بطن امه اربعین یوما ثم یکون علقه مثل ذلک.

و خواجه علیه السلام ظهور چشمه های حکمت از دل بر زبان را اختصاص اخلاص اربعین صباحا فرموده است، و حوالت کمال تخمیر طینت آدم علیه السلام به اربعین صباحا کرد و از این نوع بسیار است." 

 

 

 

 

http://www.ido.ir/

ارزش و جایگاه اربعین حسینی از دیدگاه مقام معظم رهبری

همیت اربعین از کجاست ؟ صرف اینکه چهل روز از شهادت شهید می گذرد ، چه خصوصیتی دارد ؟ اربعین خصوصیتش به خاطر این است که در اربعین حسینی یاد شهادت حسین زنده شد و این چیز بسیار مهمی است . شما فرض کنید اگر این شهادت عظیم در تاریخ اتفاق می افتاد یعنی حسین بن علی و بقیه شهیدان در کربلا شهید می شدند ، اما بنی امیه موفق می شدند همانطور که خود حسین را و یاران عزیزش را از صفحه روزگار برافکندند و جسم پاکشان را در زیر خاک پنهان کردند ، یاد آنها را هم از خاطره نسل بشر در آن روز و روزهای بعد محو کنند .ببینید در این صورت آیا این شهادت فایده ای برای عالم اسلام داشت ؟ یا اگر هم برای آن روز یک اثری می گذاشت ، آیا این خاطره در تاریخ هم ، برای نسلهای بعد هم ، برای گرفتاریها و سیاهی ها و تاریکی ها و یزیدیهای دوران آینده تاریخ هم اثری روشنگر و افشا کننده داشت ؟ اگر حسین شهید می شد ، اما مردم آن روز و مردم نسلهای بعد نمی فهمیدند که حسین شهید شده ، آیا این خاطره چه اثری و چه نقشی می توانست در رشد و سازندگی و هدایت و برانگیزانندگی ملتها و اجتماعات و تاریخ بگذارد ؟

ادامه مطلب ...

سیره ائمه اطهار (ع) در زنده نگه داشتن عاشورا

در میان حوادثى که در طول تاریخ بشریّت به وقوع پیوسته است، هیچ نهضت و حرکتى به پویایى و برجستگى قیام عاشورا نیست، نهضتى که در سرزمینى محدود، زمانى کوتاه و با فداکارى افراد معدودى رخ داد، امّا توانست الگویى عملى براى آزاد مردان جهان ارائه کند و براى همیشه به عنوان «انقلاب بزرگ» بر تارک تاریخ بشر بدرخشد.

آن چه بیش از همه حادثه کربلا را پرفروغ و سازنده جلوه مى‏دهد، سیره ائمه اطهار(ع) است در زنده نگه داشتن این حماسه زیبا و احیاى فرهنگ آن. امامان معصوم(ع) على‏رغم این که در دوران امامت خویش در محدودیت‏هاى شدیدى به سر مى‏بردند و حاکمان مستبد اموى و عباسى سایه شوم خود را بر شهرهاى اسلامى گسترده بودند، ولى با اتخاذ صحیح‏ترین تصمیم‏ها و موضع‏گیرى‏هاى مناسب و با استفاده از مؤثرترین شیوه‏ها توانستند از فرهنگ عاشورا و دستاوردهاى ارزشمند آن به صورت شایسته پاسدارى کنند و راه حماسه آفرینان کربلا را تداوم بخشند.

آنان این واقعه را به دید معجزه نگریسته‏اند و در سیره عملى خود به عنوان راهکارهاى مؤثّر و زنده براى مبارزه علیه ظلم و ستم از آن بهره جسته‏اند که در این مقال به روش‏هاى عملى آنان جهت حفظ این نهضت از تحریفات و زنده نگه داشتن آن اشاراتى گذرا خواهیم داشت.


ادامه مطلب ...

زمینه‏هاى اجتماعى واقعه عاشورا ‏

موضوع بحث قیام کربلا و نهضت عاشورا است. در این فرصت کوتاه سعى مى‏کنم به‏طور فشرده بحثى را مطرح کنم که براى دانشجویان و دانش پژوهان و محققان تازگى‏هایى داشته باشد. بناداشتم موضوع صحبت‏هایم را در دو موضوع ارائه دهم: یکى زمینه‏هاى اجتماعى قیام کربلا و دیگرى زمینه‏هاى فکرى این حادثه که با توجه به محدودیت وقت، بحثم را به موضوع اول اختصاص مى‏دهم و آن را با طرح این سؤال شروع مى‏کنم که: در گستره تحولات اجتماعى چه زمینه‏هایى به‏وجود آمده بود که باعث‏شد تنها پنجاه سال پس از ارتحال پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم حادثه‏اى با این ابعاد به وقوع بپیوندد؟ بالاتر از آن، چه عواملى باعث‏شد که جامعه آن روز در مقابل این حادثه بزرگ، واکنشى سرد، بى‏روح و کم اثر از خود بروز دهد؟

تا حدود سه سال بعد از قیام کربلا، حرکتى که مبین واکنشى جدى باشد مشاهده نمى‏شود، انگیزه وقایعى مثل واقعه حره و قیام کنندگان در مقابل آن چیز دیگرى بود که ارتباط مستقیمى با واقعه کربلا نداشت، از این رو غیر از قیام توابین تا سال‏ها بعد حرکتى جدى، که با انگیزه‏هاى خاص و دور از انگیزه‏هاى سیاسى نسبت‏به واقعه کربلا بروز کند، در جامعه انجام نگرفت، چنانچه در قیام مختار هم انگیزه‏هاى سیاسى بر انگیزه‏هاى دینى غالب بود.


  ادامه مطلب ...

محل دفن سر امام حسین(ع)

در این که سر امام حسین علیه‌السلام کجا دفن شده است، منابع تاریخی شیعه و سنی گزارش‌های گوناگونی آورده‌اند تا آنجا که شش قول در این باره گفته شده است.

قول اول: سر به بدن ملحق شده است. این قول مشترک میان شیعه و سنی است. علمای شیعه، از جمله شیخ صدوق (متوفای 381 ق)، سید مرتضی (متوفای 436 ق)، فتال نیشابوری (متوفای 508 ق)، ابن نما حلی، سید ابن طاووس (متوفای 664 ق) شیخ بهایی و مجلسی این قول را بیان کرده‌اند.

شیخ صدوق و پس از او، فتال نیشابوری در این باره می‌نویسند: علی بن حسین علیه السلام همراه زنان (از شام) خارج شد و سر حسین علیه‌السلام را به کربلا باز گرداند. (1)

سید مرتضی در این باره می‌گوید: روایت کرده‌اند که سر امام حسین علیه‌السلام با جسد در کربلا دفن شد. (2)

ابن شهر آشوب بعد از نقل سخن فوق از سید مرتضی، از قول شیخ طوسی نقل کرده است که به همین سبب (ملحق کردن سر امام به بدن و دفن آن) زیارت اربعین (از جانب امامان علهیم‌السلام) توصیه شده است. (3)

ابن نمای حلی نیز نگاشته است: آنچه از اقوال بر آن می‌توان اعتماد کرد، آن است که بعد از آن که سر امام در شهرها گردانده شد، به بدن بازگردانده شد و با جسد دفن شد. (4)

سید ابن طاووس نوشته است: اما سر حسین علیه‌السلام، روایت شده که سر برگردانده شد و در کربلا با جسد شریفش دفن شد و عمل اصحاب بر این معنا بوده است. (5)

مجلسی، یکی از وجه‌های استحباب زیارت امام حسین علیه‌السلام را در روز اربعین، الحاق سرهای مقدس را به اجساد توسط علی بن حسین علیهما‌السلام بیان کرده است. (6) وی در جای دیگر بعد از نقل اقوال دیگر در این باره می‌نویسد: مشهور بین علمای امامیه آن است که سر امام همراه بدن دفن شده است. (7)

برخی اندیشمندان اهل‌ تسنن نیز این قول را بیان کرده‌اند:

ابوریحان بیرونی (متوفای 440 ق) در این باره می‌نویسد: و فی العشرین ردّ راس الحسین علیه‌السلام الی مجثمه حتی دفن مع جثته...؛ در روز بیستم (صفر)، سر حسین علیه‌السلام به بدنش ملحق و با آن دفن گردید. (8)

قرطبی (متوفای 671 ق) می‌نویسد: امامیه می‌گویند که سر حسین علیه‌السلام پس از چهل روز به کربلا بازگردانده و به بدن ملحق شد و این روز نزد آنان معروف است و زیارت در آن روز را زیارت اربعین می‌نامند. (9)

قزوینی نیز نگاشته است: روز اول ماه صفر، عید بنی‌امیه است، چون در آن روز، سر حسین علیه‌السلام را به دمشق وارد ساختند و در روز بیستم آن ماه، سر ایشان به بدن، باز گردانده شد. (10)

مناوی (متوفای 1031 ق) نوشته است: امامیه می‌گویند: پس از چهل روز از شهادت، سر به بدن بازگردانده شد و در کربلا دفن شد. (11)

قول دوم: در کنار قبر امیرالمومنین علیه‌السلام؛ (12)

قول سوم: مسجد رقه در کنار فرات؛

قول چهارم: بقیع نزد قبر مادرش فاطمه علیها‌السلام؛

قول پنجم: دمشق؛

قول ششم: قاهره. (13)

بررسی و تامل در این اقوال، این نتیجه را در بردارد که دیدگاه اول، یعنی الحاق سر به بدن، مشهور و مورد اعتماد و عمل علمای شیعه است، از این رو این قول قابل اعتنا و پذیرش است و بنا بر گزارش‌های تاریخی این الحاق در روز بیستم صفر سال 61 بوده است. بنا بر قول مشهور، این کار توسط امام زین‌العابدین علیه‌السلام صورت گرفته است. (‌14)



ادامه مطلب ...

فضایل امام حسین در قران ۴

4. سوره «والفجر» و آیه «یا ایتها النفس المطمئنة»


در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: سوره فجر را در هر نماز واجب و مستحبّ بخوانید که سوره حسین بن علی است، هر کس آن را بخواند با حسین بن علی (ع) در قیامت در درجه او از بهشت خواهد بود. (مجمع البیان 10/481)

لازم به ذکر است که معرفی این سوره به عنوان سوره امام حسین بن علی (ع) ممکن است به این خاطر باشد که اباعبدالله الحسین (ع) مصداق روشن «نفس مطمئنه» است که در آخرین آیات این سوره مخاطب واقع شده است، همانگونه که در حدیثی ذیل همین آیات آمده است. (البرهان فی تفسیر القرآن 5/658)

و یا به خاطر اینکه لیالی عشر (شبهای دهگانه) یکی از تفسیرهایش شبهای دهگانه آغاز محرم است که رابطه خاصی با حسین بن علی (ع) دارد. (نمونه 26/439 )



تبیان

فضایل امام حسین در قرآن ۳

3. آیه مباهله‏


خداوند می فرماید: فَمَنْ حاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ (آل عمران: 61)

(هر گاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم‏)»

از جمله آیاتی که بر فضیلت، و بلندی رتبه و مقام سید الشهداء (ع) به اتفاق مسلمانان گویا و ناطق است، آیه مباهله است.

از مظاهر و دلائل قوت ایمان پیغمبر (ص) به رسالتش داستان مباهله است زیرا پیشنهاد مباهله از طرف آن حضرت اگر مؤمن به دعوت خود نبود یک انتحار واقعی و دادن سند بطلان دعوت به دست دشمن بود. زیرا اگر نفرین نصارای نجران در حق آن جناب مستجاب می‏شد و یا آنکه نفرین پیغمبر (ص) به آنها مستجاب نمی‏گشت ، بطلان ادعاء آن حضرت آشکار می‏گشت لذا هیچ خردمندی چنین پیشنهادی نمی‏دهد مگر آنکه صد در صد اطمینان به استجابت دعای خود و هلاک دشمن داشته باشد، و پیغمبر اکرم (ص) چون یقین جزمی به صحت رسالت و استجابت دعاء خود و نابودی دشمن در صورت مباهله داشت با کمال شجاعت و صراحت، پیشنهاد مباهله داد.

شرکت دادن علی، حسن ، حسین و فاطمه زهرا (ع) در مباهله که به تعیین و امر خداوند بود نیز دلیل بر این است که این چهار نور مقدس که با پیغمبر در مباهله حاضر شدند شایسته‏ترین و گرامی‏ترین خلق در نزد خدا، و عزیزترین انسانها در نزد پیغمبر خدا بودند.




تبیان

فضایل امام حسین در قران ۲

2. آیه تطهیر


خداوند می فرماید: انَّما یُرِیْدُ اللَّه لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (احزاب: 33)

(خداوند فقط می‏خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد)

واژه «رجس» به معنای شی‏ء ناپاک است اعم از اینکه از نظر طبع آدمی ناپاک باشد یا به حکم عقل یا شرع و یا همه اینها (مفردات راغب، ماده رجس) 

قرآن

و اینکه در بعضی موارد رجس به معنای گناه یا شرک یا بخل و حسد و یا اعتقاد باطل و مانند آن تفسیر شده، در حقیقت بیان مصداقهایی از آن است وگرنه مفهوم این کلمه، مفهومی عام و فراگیر است، و همه انواع پلیدیها را شامل می‏شود. دلیلش هم این است که الف و لام رجس در این آیه الف و لام جنس است.

تطهیر به معنای پاک ساختن است و در حقیقت تاکیدی بر مساله اذهاب رجس و نفی پلیدیها است، و ذکر آن به صورت مفعول مطلق نیز تاکید دیگری بر این معنی محسوب می‏شود.

و اما تعبیر اهل البیت به اتفاق همه علمای اسلام و مفسران، اشاره به اهل بیت پیامبر (ص) است، و این چیزی است که از ظاهر خود آیه نیز فهمیده می‏شود، چرا که بیت گرچه به صورت مطلق در اینجا ذکر شده، اما به قرینه آیات قبل و بعد، منظور از آن، بیت و خانه پیامبر (ص) است و روایات بسیار زیادی در منابع اهل سنت و شیعه وارد شده که می‏گوید: مخاطب در آیه فوق منحصرا پنج نفرند: پیامبر (ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام.

با وجود این نصوص فراوان که قرینه روشنی بر تفسیر مفهوم آیه است تنها تفسیر قابل قبول برای این آیه همین است. (نمونه 17/293)

بر حسب احادیث متواتر بین شیعه و سنی، آیه تطهیر در مورد اجتماع آن پنج شخصیت ممتاز عالم آفرینش در زیر کساء و صلوات پیغمبر (ص) بر آنها نازل شد، و آیه شریفه و احادیثی که در تفسیر آن وارد شده دلالت بر عصمت و جلالت شأن حضرت سید الشهداء (ع) دارد.

روایات بسیار فراوانی در مورد حدیث کساء به طور اجمال وارد شده که از همه آنها استفاده می‏شود، پیامبر (ص) علی، فاطمه، حسن و حسین را فرا خواند- و یا به خدمت او آمدند- و عبایی بر آنها افکند، و دعا کرد:

خداوندا! اینها خاندان من هستند، رجس و آلودگی را از آنها دور کن. در این هنگام آیه إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ نازل گردید.

دانشمند معروف حاکم حسکانی نیشابوری در شواهد التنزیل این روایات را به طرق متعدد از راویان مختلفی گرد آوری کرده است. (شواهد التنزیل 2/31)

امام صادق (ع) فرمود: سوره فجر را در هر نماز واجب و مستحبّ بخوانید که سوره حسین بن علی است، هر کس آن را بخواند با حسین بن علی (ع) در قیامت در درجه او از بهشت خواهد بود.
 
امام حسین(ع)

بعد از جریان عاشورا وقتی به سر مبارک امام حسین (ع) جسارت شد واثلة بن اسقع برخاست و گفت:

سوگند به خدا من همواره علی، حسن، حسین و فاطمه را دوست می‏دارم بعد از اینکه شنیدم پیغمبر (ص) در حق آنها چه چیزهایی فرمود؛ یک روز در خانه ام سلمه در خدمت پیغمبر مشرف بودم که حسن آمد پیغمبر او را بر زانوی راستش نشانید و بوسید پس حسین آمد و او را بر زانوی چپش نشانید و بوسید پس فاطمه آمد و او را پیش روی خود نشانید پس علی را طلب کرد و گفت: «انَما یُرِیْدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً» (صحیح مسلم 7/130)

واحدی در اسباب النزول، احمد در مناقب و طبرانی نقل کرده‏اند که آیه «انَّما یُرِیدُ اللهُ» در حق پنج نفر نازل شد: رسول خدا، علی، فاطمه حسن و حسین (ع) (اسباب النزول 1/368، فرائد السمطین 1/24 )

این آیه و احادیث متواتر دلالت بر عصمت حضرت سید الشهداء (ع) دارد و اثبات می کند هر عمل ، اقدام و نهضتی که آن حضرت و دیگر ائمه اهل بیت انجام دهند صواب و حق است.




تبیان

فضایل امام حسین در قرآن ۱





یاتی از قرآن مجید که از آنها فضیلت و عظمت مقام حسین (ع) استفاده می‏شود فراوان است که در این یادداشت به چهار نمونه از آن‌ها اشاره می‌شود.

1. آیه مودّت

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «قُلْ لا أَسْألُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلّا المَوَدَّةَ فِی القُرْبی»‏ (الشوری: 23)

(بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‏کنم جز دوست‏داشتن نزدیکانم [اهل بیتم‏])

احمد بن حنبل در مسند، ابو نعیم حافظ، ثعلبی، طبرانی، حاکم، رازی ، شبراوی، ابن حجر، زمخشری ، ابن منذر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه ، سیوطی و گروهی دیگر از علماء اهل سنت از ابن عباس روایت کرده‏اند که زمانی که این آیه نازل شد اصحاب گفتند: ای پیامبر خدا، این خویشاوندان تو که واجب گردیده بر ما مودّت و دوستی آنان کیستند؟

حضرت پیامبر (ص) فرمود: علی، فاطمه و دو پسر آنها یعنی حسن و حسین. (الغدیر 2/307)

جالب اینکه امام شافعی در مورد حب اهل بیت (ع) گفته است:


یا أَهلَ بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ حُبُّکُمْ / فَرْضٌ مِنَ اللَّهِ فِی القُرآنِ أَنزَلَهُ‏

کَفاکُمْ مِنْ عَظِیِم القَدرِانَّکُمْ / مَنْ لَم یُصَلِّ عَلَیکُم لا صَلوةَ لَهُ

(ای اهل بیت رسول خدا محبت شما از سوی خداوند در قرآنش واجب شده است. در عظمت قدر و منزلت شما همین بس که هرکس در نماز بر شما صلوات نفرستد نماز نخوانده است)

(در کتاب الغدیر آمده که انتساب این ابیات به امام شافعی از شرح المواهب زرقانی جلد 7 ص 7 و جمعی دیگر است)

مفسر معروف علامه طبرسی از شواهد التنزیل حاکم حسکانی که از مفسران و محدثان معروف اهل سنت است نقل می‏کند که پیامبر اسلام (ص) فرمود:

ان اللَّه خلق الانبیاء من اشجار شتی، و انا و علی (ع) من شجرة واحدة، فانا اصلها، و علی فرعها، و فاطمة لقاحها، و الحسن و الحسین ثمارها، و اشیاعنا اوراقها ـ تا آنجا که فرمود ـ لو ان عبدا عبدالله بین الصفا و المروة الف عام، ثم الف عام، ثم الف عام، حتی یصیر کالشن البالی، ثم لم یدرک محبتنا کبه اللَّه علی منخریه فی النار، ثم تلا: قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً

(خداوند انبیاء را از درختان مختلفی آفرید، و من و علی را از درخت واحدی، من اصل آنم، و علی شاخه آن، فاطمه موجب باروری آن است، و حسن و حسین میوه‏های آن، و شیعیان ما برگهای آنند ... سپس افزود: اگر کسی خدا را در میان صفا و مروه هزار سال، و سپس هزار سال، و از آن پس هزار سال، عبادت کند، تا همچون مشک کهنه شود، اما محبت ما را نداشته باشد خداوند او را به صورت در آتش می‏افکند، سپس این آیه را تلاوت فرمود: قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی‏) (مجمع البیان 9/43)

همچنین زمخشری در کشاف درباره محبت اهل بیت (ع) حدیثی نقل کرده که خیلی ارزنده و پرمعناست و فخر رازی و قرطبی نیز از او اقتباس کرده‏اند: حدیث مزبور به وضوح مقام آل محمد (ص) و اهمیت حب آنها را بیان می‏دارد. رسول خدا (ص) فرمود: 

بر حسب احادیث متواتر بین شیعه و سنی، آیه تطهیر در مورد اجتماع آن پنج شخصیت ممتاز عالم آفرینش در زیر کساء و صلوات پیغمبر (ص) بر آنها نازل شد، و آیه شریفه و احادیثی که در تفسیر آن وارد شده دلالت بر عصمت و جلالت شأن حضرت سید الشهداء (ع) دارد

من مات علی حب آل محمد مات شهیدا الا و من مات علی حب آل محمد (ص) مغفورا له الا و من مات علی حب آل محمد مات تائبا الا و من مات علی حب آل محمد مات مؤمنا مستکمل الایمان الا و من مات علی حب آل محمد بشره ملک الموت بالجنة ثم منکر و نکیر الا و من مات علی حب آل محمد یزف الی الجنة کما تزف العروس الی بیت زوجها الا و من مات علی حب آل محمد فتح له فی قبره بابان الی الجنة الا و من مات علی حب آل محمد جعل اللَّه قبره مزار ملائکة الرحمة الا و من مات علی حب آل محمد مات علی السنة و الجماعة الا و من مات علی بغض آل محمد جاء یوم القیامه مکتوب بین عینیه آیس من رحمة الله الا و من مات علی بغض آل محمد مات کافرا الا و من مات علی بغض آل محمد لم یشم رائحة الجنة. (کشاف 4/220، تفسیر فخر رازی 27/165 ، تفسر قرطبی 8/5843 ، نمونه 20/414 )

(هر کس با محبت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود بخشوده است، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود با توبه از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود مؤمن کامل الایمان از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود فرشته مرگ او را بشارت به بهشت می‏دهد، و سپس منکر و نکیر (فرشتگان مامور سؤال در برزخ) به او بشارت دهند، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود او را با احترام به سوی بهشت می‏برند آن چنان که عروس به خانه داماد، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود در قبر او دو در به سوی بهشت گشوده می‏شود، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود قبر او را زیارتگاه فرشتگان رحمت قرار می‏دهد، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود بر سنت و جماعت اسلام از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با عداوت آل محمد از دنیا رود روز قیامت در حالی وارد عرصه محشر می‏شود که در پیشانی او نوشته شده: مایوس از رحمت خدا، آگاه باشید هر کس با بغض آل محمد از دنیا برود کافر از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با عداوت آل محمد از دنیا برود بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.)



تبیان

حدیث (۱۰) امام حسین علیه السلام فرمودند:




اِنّ اَعفَی النّاسِ مَن عَفا عِندَقُدرَتِهِ



بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.