امام حسین عزیزترینم

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین
امام حسین عزیزترینم

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین

توضیحى پیرامون نام هاى مکّه


نام هاى مکّه در قرآن کریم


نام مکّه تنها یک بار در قرآن آمده است، ولى از این شهر با نام هاى دیگر در چهارده آیه یاد شده است که عبارت اند از: «بکّه»، «اُمّ القرى»، «البلد»، «البلد الامین»، «البلدة»، «الحرم» و نام هایى مانند: «قریتک»، «من القریتین» و «واد غیر ذی زرع» .

نام هاى مکّه در روایات
در روایات اهل بیت علیهم السّلام به پنج نام از نام هاى این سرزمین مقدس، اشاره و وجه نامگذارى نیز بیان شده است که عبارت اند از: «مکّه»، «بکّه»، «اُمّ القرى»، «البسّاسة» و «اُم رحم» .
روایات، دو وجه نامگذارى به «مکّه» را بیان نموده اند: نخست به سبب گستردن زمین از شهر مکّه و دیگر به جهت کف و سوت زدن عرب جاهلى هنگام زیارت کعبه.
و در وجه نامگذارى به «بکّه»، برخى روایات به این نکته اشاره کرده اند که این اسم، در واقع، نام محلّ کعبه است و هر گاه براى شهر مکّه به کار رود، از قرینه هاى سخن، مى توان پى برد که مقصود اصلى گوینده، گرداگرد کعبه در مسجد الحرام مى باشد و این با ریشه لغوى آن نیز سازگار است، زیرا «بکّ» به معنى ازدحام است و آن در پیرامون کعبه مى باشد.
وجه نامگذارى به دیگر نام ها در روایات باب گذشت.
نام هاى مکّه نزد تاریخ نگاران و زبان شناسان
کمتر شهرى به اندازه مکّه شاهد این همه بحث و نظر در تعداد نام ها و اشتقاق آن ها نزد مورّخان و زبان شناسان بوده است، تا آن جا که برخى موّرخان بیش از سى نام براى آن بر شمرده اند و گفت وگوها و نظرهاى گوناگونى میان زبان شناسان در ارتباط با اصل اشتقاق بیشتر نام هاى آن به ویژه مکّه و مدینه، پدید آمده است.
ولى با توجه به آن چه که از روایات اهل بیت علیهم السّلام در این بحث آمد، نیاز به درازگویى و آوردن گفته هاى آنان نیست و تنها به ذکر برخى دیگر از نام هاى مهمّ مکّه مکرّمه بسنده مى کنیم، همچون «المعاد»، «الصلاح»، «کوثى»، «الحاطمة»، «الرأس» و «القادس» .
شاید سبب فراوانى نام هاى مکّه، اهمیّت آن نزد همه قبیله هاى گوناگون عرب باشد که هر یک با نام خاصّى از این نام ها، آن را مى شناختند.


فضیلت مکّه

قـرآن
«پروردگارا! من از ذریّه و فرزندانم در بیابانى خشک، کنار خانه تو ساکن ساختم، پروردگارا تا نماز بر پا دارند. پس دل هاى مردم را علاقه مند آنان کن و از ثمرات، به آنان روزى بخش، باشد که سپاس گویند».
«و گفتند: اگر همراه تو هدایت را پیروى کنیم، از سرزمین خود ربوده خواهیم شد. آیا ما حرمى ایمن را براى آنان فراهم نیاوردیم که بهره هاى هر چیز به سوى آنان آورده مى شود، که رزقى از سوى ماست؟ ولى بیشترشان نمى دانند».
«همانا فرمان یافته ام که پروردگار این خانه را بپرستم که آن را گرامى داشته است و هر چیزى براى اوست».
«سوگند به این شهر، در حالى که تو در آن سکونت گزیده اى».



http://www.hadj.ir

نکته های قرانی

۱.این نکته راشنیده‏اید که «هر کس در دوران جوانى قرآن را قرائت کند در حالى که به آن ایمان دارد، قرآن با گوشت و خونش آمیخته مى‏شود». فکر آن که قرآن در رگ‏هاى انسان بگردد و در سینه او بطپد، آدمى را به وجد مى‏آورد. جالب آن جاست که این خصوصیت، فقط در مورد جوانان آمده است و این فرمایشى از امام صادق (ع) است.

 

2. این نکته را هم بشنوید که قرآن به دو صورت نازل شده است؛ یک بار در بیست و سوّم ماه مبارک رمضان، از لوح محفوظ خداوند به سوى کعبه انزال یافت و یک بار دیگر به صورت تدریجى و طى بیست و سه سال، از خداوند به جبرئیل و از جبرئیل به پیامبر اکرم (ص) تنزیل پیدا کرد. نکته جالب آن که چون کلمه انزال براى فرود آمدن دفعى و کلمه تنزیل براى نزول تدریجى استفاده مى‏شود، در سوره قدر، مصدر انزال مشاهده مى‏شود.

 

3. آیا مى‏دانید امید بخش‏ترین آیه قرآن کدام است؟ این مطلب را امام على(ع) به نقل از رسول خدا(ص) بیان فرماید: «امید بخش‏ترین آیه قرآن، آیه 114 سوره هود است». اگر به امید نیاز دارید، به سراغ قرآن بروید و این آیه را با اشتیاق جست و جو کنید.




http://ariaclick.com

دانلود سینه زنی



 

آقام ابوالفضل علی،  آقام ابوالفضل علی،  آقام ابوالفضل علی

 

یا عباس ، یا عباس

 

 

مخور غصه امیر من که ارث از فاطمه بردی

 

میان کوچه ها زهرا، تو اینجا بر زمین خوردی

 

 

آخه خودم دیدم ، خودم دیدم ، که او از سر به زیر افتاد

 

نداشتم قاسمم دستی به صورت برزمین افتاد

 

 

 

آقام ابوالفضل علی،  آقام ابوالفضل علی،  آقام ابوالفضل علی

 

 

 

سکینه منتظر تا که برم من آب در خیمه

 

بیا لطفی بکن مولا مرا دیگر مبر خیمه

 

 

خجالت میکشم آقا به سوی خیمه برگردم

 

تو جایم عذر خواهی کن بگو سعی خودم کردم

 

 

ندارم دست تا دستت بگیرم پیش لب آقا

 

ببوسم دست تومولا به روی سینه بگذارم

 

 

آقام ابوالفضل علی،  آقام ابوالفضل علی،  آقام ابوالفضل علی

 

 

 

 

  

لینک دانلود سینی زنی :  sineh_zani.MP3  

حجم : 3.94 مگابایت

فرمت فایل :MP3

مدت زمان پخش :

مداح : حاج حسین سیب سرخی

 




http://ariaclick.com

 

سینه زنی ، با شعری زیبا برای حضرت ابوالفضل

 

 

  ابوفاضل زجا برخیز و بحرم کن المداری       

که بحرم غیر تو صاقی نمانده یاور و یاریالا ای ساقی طفلان ببین  بی آب طفلان را        

 

الا ای یار همچون جان ببین اطفال نالان راز نهر القمه دیگر صدای تو نمی آید      

 

زفرت تشنگی ساقی دگر اصغر نمی خوابدمن که نه دستی نه ابی نه المدارم         

 

دیگر چگونه توان رو به حرم آرمامان ز بی دستی امان ز بی آبی…..

 

 

 

 

لینک دانلود سینی زنی :  Abofazel.rar

حجم : 1.55 مگابایت 

فرمت فایل : MP3

مدت زمان پخش : 4 دقیقه

مداح : حاج حسین سیب سرخی

 

سوره حمد


http://www.hadj.ir

شیطان ( ابلیس ) در قران

 کلمه شیْطان از ماده "شطن" گرفته شده، و "شاطن" به معناى "خبیث و پست" آمده است، و شیطان به موجود رانده شده، سرکش و متمرد اطلاق مى شود و به معنى روح شریر و دور از حق ، نیز آمده است.

"شیطان" اسم عام (اسم جنس) است ، در حالى که "ابلیس" اسم خاص (عَلَم) مى باشد، و به عبارت دیگر شیطان به هر موجود موذى و منحرف کننده و طاغى و سرکش ، خواه انسانى یا غیر انسانى مى گویند، ونام ابلیس در باورهای اسلامی شیطان,به معنای کسی که ادم را فریب داده است.

شیطان به موجود موذى و مضر گفته مى شود، موجودى که از راه راست بر کنار بوده و در صدد آزار دیگران است ، موجودى که سعى مى کند ایجاد دودستگى نماید، و اختلاف و فساد به راه اندازد، و اینکه به ابلیس هم شیطان اطلاق شده بخاطر فساد و شرارتى است که در او وجود دارد.

شیطان معانى مختلفى دارد، که یکى از مصداقهاى روشن آن ابلیس و مصداق دیگر آن انسان‌هاى مفسد و منحرف کننده است.

در آموزه های قرآنی به دو دشمن درون و بیرون اشاره شده است. گزارش های قرآنی درباره دشمن بیرون به آن اندازه است که حساسیت ما را برانگیزاند.
این دشمن که قرآن از آن به دشمن آشکار یاد می کند، هرگز به طور مستقیم در ما تصرف نمی کند ولی با روش ها و ابزارهایی که در دست دارد به درون نفوذ کرده و با استفاده از ابزارها و ظرفیت های موجود نفس آدمی را به یار و یاور خویش تبدیل می کند و دشمن درون را با خود همراه می سازد. این گونه است که اعدی عدوک (دشمن ترین دشمنان انسان) که نفس و در درون انسان است. هماهنگ و همراه با دشمن بیرون، انسان را به بردگی کشیده و از راه راست و حق و حقیقت دور می سازد و همه ظرفیت ها و توانمندی های موجود در انسان را که می بایست در راستای تکامل و کمال یابی به کار گرفته شود در خدمت خویش می گیرد و آدمی را به نابودی می کشاند.
قرآن نام این دشمن بیرونی را که از نوع جن و جان و آفریده ای از آتش خالص و ناب است، ابلیس و به تعبیری شیطان نام نهاده است. ابلیس که در زبان عبری آن را عزازئیل می نامند به معنای رانده شده از خداست. ابلیس نام خاصی برای یک فرد از نوع جن است که در میان فرشتگان می زیست و همراه فرشتگان آسمانی مامور به سجده به انسان شد. این موجود کیست و چه دشمنی با انسان دارد و چرا از آغاز آفرینش انسان با وی مخالفت کرده و چرا می کوشد تا او را گمراه و بدبخت سازد؟ از چه روش هایی برای دست یابی به مقصد و مقصود خویش بهره می برد و چرا به دشمن آشکار نامیده شده؟ این نوشتار می کوشد تا به طور گذرا نگاهی به این موضوع بر پایه آموزه های قرآنی داشته باشد. با هم این مطلب را می خوانیم.
 
کیستی ابلیس

ابلیس در تحلیل و گزارش های قرآنی شیطان بزرگ از جنیان (کهف آیه 50) و آفریده شده از آتش (ص آیه 76) است که عامل اخراج آدم(ع) و حوا از بهشت گردید. (بقره آیه 36)
این نام برگفته از واژه بلس است. ابلاس در زبان عربی به معنای یاس و نومیدی است و ابلیس را از آن رو به این نام یاد کرده اند که از رحمت الهی مایوس شد. (صحاح اللغه و مقاییس اللغه)
ابلیس در میان فرشتگان می زیست و از سوی خداوند مامور به سجده بر آدم(ع) شد. (بقره آیه 34) وی به جهت خود برتر بینی از سجده به آدم سرباز زد. (ص آیه 71 تا 76) ابلیس آن گاه در بهشت به سراغ آدم رفت و با عنوان خیرخواهی کوشید تا او را بفریبد. (اعراف آیه 20 و 22) وی با وسوسه آدم(ع) در بهشت (همان) و شبهه افکنی در ذهن او (همان) عامل لغزش و عصیان آدم از خدا (اعراف آیات 20 تا 27) شد به گونه ای که آدم(ع) با عصیان و لغزش و خوردن از درخت ممنوع به تطمیع ابلیس که به سلطنت جاویدان یا فرشتگی دست می یابی، گرفتار دو مشکل شد: نخست این که با خوردن از درخت ممنوع برهنه و لخت شد و بدن زمینی اش آشکار گشت و شرمگاه و دیگر اعضای او نمایان شد به گونه ای که نیاز به پوششی غیراز پوشش طبیعی پیدا کرد که در بهشت از آن برخوردار بود و عیب ها و تن خاکی اش با نقص ها و کمبودهای نهانش هویدا شد (همان و نیز طه آیه 120 و 121) دیگر آنکه از بهشت رانده شد.
  
 
                                                   http://ariaclick.com             

سیره ائمه اطهار (ع) در زنده نگه داشتن عاشورا

در میان حوادثى که در طول تاریخ بشریّت به وقوع پیوسته است، هیچ نهضت و حرکتى به پویایى و برجستگى قیام عاشورا نیست، نهضتى که در سرزمینى محدود، زمانى کوتاه و با فداکارى افراد معدودى رخ داد، امّا توانست الگویى عملى براى آزاد مردان جهان ارائه کند و براى همیشه به عنوان «انقلاب بزرگ» بر تارک تاریخ بشر بدرخشد.

آن چه بیش از همه حادثه کربلا را پرفروغ و سازنده جلوه مى‏دهد، سیره ائمه اطهار(ع) است در زنده نگه داشتن این حماسه زیبا و احیاى فرهنگ آن. امامان معصوم(ع) على‏رغم این که در دوران امامت خویش در محدودیت‏هاى شدیدى به سر مى‏بردند و حاکمان مستبد اموى و عباسى سایه شوم خود را بر شهرهاى اسلامى گسترده بودند، ولى با اتخاذ صحیح‏ترین تصمیم‏ها و موضع‏گیرى‏هاى مناسب و با استفاده از مؤثرترین شیوه‏ها توانستند از فرهنگ عاشورا و دستاوردهاى ارزشمند آن به صورت شایسته پاسدارى کنند و راه حماسه آفرینان کربلا را تداوم بخشند.

آنان این واقعه را به دید معجزه نگریسته‏اند و در سیره عملى خود به عنوان راهکارهاى مؤثّر و زنده براى مبارزه علیه ظلم و ستم از آن بهره جسته‏اند که در این مقال به روش‏هاى عملى آنان جهت حفظ این نهضت از تحریفات و زنده نگه داشتن آن اشاراتى گذرا خواهیم داشت.


ادامه مطلب ...

دعای جوشن کبیر


سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ  سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ یا ذَاالْجَلالِ وَالاْکْرامِ یا اءرْحَمَ الرّاحِمینَ
منزهى تو اى که نیست معبودى جز تو فریاد فریاد بِرَهان ما را از آتش اى پروردگار و در بلد الا مین است که در اوّل هر فصل بِسْمِ اللّهِ بگوید و در آخرش :
منزهى تو اى که نیست معبودى جز تو فریاد فریاد درود فرست برمحمد و آلش و بِرَهان ما را از آتش اى پروردگار اى صاحب جلال و بزرگوارى اى مهربانترین مهربانان
 
1- اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا کَرِیمُ یَا مُقِیمُ یَا عَظِیمُ یَا قَدِیمُ یَا عَلِیمُ یَا حَلِیمُ یَا حَکِیمُ سُبْحَانَکَ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ
خدایا از تو مى خواهم به حق نامت اى خدا اى بخشاینده اى مهربان اى بزرگوار اى برپا دارنده اى بزرگ اى قدیم اى دانا اى بردبار اى فرزانه منزهى تو اى که معبودى جز تو نیست فریاد فریاد بِرَهان ما را از آتش اى پروردگار من
 
2- یَا سَیِّدَ السَّادَاتِ یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ یَا رَافِعَ الدَّرَجَاتِ یَا وَلِیَّ الْحَسَنَاتِ یَا غَافِرَ الْخَطِیئَاتِ یَا مُعْطِیَ الْمَسْأَلاتِ یَا قَابِلَ التَّوْبَاتِ یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ یَا عَالِمَ الْخَفِیَّاتِ یَا دَافِعَ الْبَلِیَّاتِ
  اى آقاى آقایان اى اجابت کننده دعاها اى بالا برنده مرتبه ها اى صاحب هر نیکى اى آمرزنده گناهان اى دهنده خواسته ها اى پذیرنده توبه ها اى شنونده صداها اى داناى اسرار پنهانى اى برطرف کننده بلاها 
 
3- یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ یَا خَیْرَ الْفَاتِحِینَ یَا خَیْرَ النَّاصِرِینَ یَا خَیْرَ الْحَاکِمِینَ یَا خَیْرَ الرَّازِقِینَ یَا خَیْرَ الْوَارِثِینَ یَا خَیْرَ الْحَامِدِینَ یَا خَیْرَ الذَّاکِرِینَ یَا خَیْرَ الْمُنْزِلِینَ یَا خَیْرَ الْمُحْسِنِینَ
 اى بهترین آمرزندگان اى بهترین گشایندگان اى بهترین یاران اى بهترین حاکمان اى بهترین روزى دهان اى بهترین ارث بران اى بهترین ستایشگران اى بهترین یادکنندگان اى بهترین فرو فرستندگان اى بهترین احسان کنندگان

4- یَا مَنْ لَهُ الْعِزَّةُ وَ الْجَمَالُ یَا مَنْ لَهُ الْقُدْرَةُ وَ الْکَمَالُ یَا مَنْ لَهُ الْمُلْکُ وَ الْجَلالُ یَا مَنْ هُوَ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ یَا مُنْشِئَ السَّحَابِ الثِّقَالِ یَا مَنْ هُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ یَا مَنْ هُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ یَا مَنْ هُوَ شَدِیدُ الْعِقَابِ یَا مَنْ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ یَا مَنْ عِنْدَهُ أَمُّ الْکِتَابِ
اى که عزت و زیبایى از آن اوست اى که نیرو و کمال از آن او است اى که پادشاهى و جلال از آن او است اى که بزرگ و برتر او است اى پدید آرنده ابرهاى سنگین اى که او سخت کیفر (یا سخت نیرو) است اى که او  در حساب کشیدن سریع است اى که او در کیفر سخت است اى که پاداش خوب نزد او است اى که نزد او است مایه و اصل کتابها
 
 5- اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا دَیَّانُ یَا بُرْهَانُ یَا سُلْطَانُ یَا رِضْوَانُ یَا غُفْرَانُ یَا سُبْحَانُ یَا مُسْتَعَانُ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الْبَیَانِ
خدایا از تو مى خواهم بحق نامت اى مهرپیشه اى نعمت بخش اى پاداش دهنده اى دلیل و راهنما اى سلطان اى خوشنود اى آمرزنده اى منزه اى یاور اى صاحب نعمت و بیان
 


ادامه مطلب ...

زمینه‏هاى اجتماعى واقعه عاشورا ‏

موضوع بحث قیام کربلا و نهضت عاشورا است. در این فرصت کوتاه سعى مى‏کنم به‏طور فشرده بحثى را مطرح کنم که براى دانشجویان و دانش پژوهان و محققان تازگى‏هایى داشته باشد. بناداشتم موضوع صحبت‏هایم را در دو موضوع ارائه دهم: یکى زمینه‏هاى اجتماعى قیام کربلا و دیگرى زمینه‏هاى فکرى این حادثه که با توجه به محدودیت وقت، بحثم را به موضوع اول اختصاص مى‏دهم و آن را با طرح این سؤال شروع مى‏کنم که: در گستره تحولات اجتماعى چه زمینه‏هایى به‏وجود آمده بود که باعث‏شد تنها پنجاه سال پس از ارتحال پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم حادثه‏اى با این ابعاد به وقوع بپیوندد؟ بالاتر از آن، چه عواملى باعث‏شد که جامعه آن روز در مقابل این حادثه بزرگ، واکنشى سرد، بى‏روح و کم اثر از خود بروز دهد؟

تا حدود سه سال بعد از قیام کربلا، حرکتى که مبین واکنشى جدى باشد مشاهده نمى‏شود، انگیزه وقایعى مثل واقعه حره و قیام کنندگان در مقابل آن چیز دیگرى بود که ارتباط مستقیمى با واقعه کربلا نداشت، از این رو غیر از قیام توابین تا سال‏ها بعد حرکتى جدى، که با انگیزه‏هاى خاص و دور از انگیزه‏هاى سیاسى نسبت‏به واقعه کربلا بروز کند، در جامعه انجام نگرفت، چنانچه در قیام مختار هم انگیزه‏هاى سیاسى بر انگیزه‏هاى دینى غالب بود.


  ادامه مطلب ...

محل دفن سر امام حسین(ع)

در این که سر امام حسین علیه‌السلام کجا دفن شده است، منابع تاریخی شیعه و سنی گزارش‌های گوناگونی آورده‌اند تا آنجا که شش قول در این باره گفته شده است.

قول اول: سر به بدن ملحق شده است. این قول مشترک میان شیعه و سنی است. علمای شیعه، از جمله شیخ صدوق (متوفای 381 ق)، سید مرتضی (متوفای 436 ق)، فتال نیشابوری (متوفای 508 ق)، ابن نما حلی، سید ابن طاووس (متوفای 664 ق) شیخ بهایی و مجلسی این قول را بیان کرده‌اند.

شیخ صدوق و پس از او، فتال نیشابوری در این باره می‌نویسند: علی بن حسین علیه السلام همراه زنان (از شام) خارج شد و سر حسین علیه‌السلام را به کربلا باز گرداند. (1)

سید مرتضی در این باره می‌گوید: روایت کرده‌اند که سر امام حسین علیه‌السلام با جسد در کربلا دفن شد. (2)

ابن شهر آشوب بعد از نقل سخن فوق از سید مرتضی، از قول شیخ طوسی نقل کرده است که به همین سبب (ملحق کردن سر امام به بدن و دفن آن) زیارت اربعین (از جانب امامان علهیم‌السلام) توصیه شده است. (3)

ابن نمای حلی نیز نگاشته است: آنچه از اقوال بر آن می‌توان اعتماد کرد، آن است که بعد از آن که سر امام در شهرها گردانده شد، به بدن بازگردانده شد و با جسد دفن شد. (4)

سید ابن طاووس نوشته است: اما سر حسین علیه‌السلام، روایت شده که سر برگردانده شد و در کربلا با جسد شریفش دفن شد و عمل اصحاب بر این معنا بوده است. (5)

مجلسی، یکی از وجه‌های استحباب زیارت امام حسین علیه‌السلام را در روز اربعین، الحاق سرهای مقدس را به اجساد توسط علی بن حسین علیهما‌السلام بیان کرده است. (6) وی در جای دیگر بعد از نقل اقوال دیگر در این باره می‌نویسد: مشهور بین علمای امامیه آن است که سر امام همراه بدن دفن شده است. (7)

برخی اندیشمندان اهل‌ تسنن نیز این قول را بیان کرده‌اند:

ابوریحان بیرونی (متوفای 440 ق) در این باره می‌نویسد: و فی العشرین ردّ راس الحسین علیه‌السلام الی مجثمه حتی دفن مع جثته...؛ در روز بیستم (صفر)، سر حسین علیه‌السلام به بدنش ملحق و با آن دفن گردید. (8)

قرطبی (متوفای 671 ق) می‌نویسد: امامیه می‌گویند که سر حسین علیه‌السلام پس از چهل روز به کربلا بازگردانده و به بدن ملحق شد و این روز نزد آنان معروف است و زیارت در آن روز را زیارت اربعین می‌نامند. (9)

قزوینی نیز نگاشته است: روز اول ماه صفر، عید بنی‌امیه است، چون در آن روز، سر حسین علیه‌السلام را به دمشق وارد ساختند و در روز بیستم آن ماه، سر ایشان به بدن، باز گردانده شد. (10)

مناوی (متوفای 1031 ق) نوشته است: امامیه می‌گویند: پس از چهل روز از شهادت، سر به بدن بازگردانده شد و در کربلا دفن شد. (11)

قول دوم: در کنار قبر امیرالمومنین علیه‌السلام؛ (12)

قول سوم: مسجد رقه در کنار فرات؛

قول چهارم: بقیع نزد قبر مادرش فاطمه علیها‌السلام؛

قول پنجم: دمشق؛

قول ششم: قاهره. (13)

بررسی و تامل در این اقوال، این نتیجه را در بردارد که دیدگاه اول، یعنی الحاق سر به بدن، مشهور و مورد اعتماد و عمل علمای شیعه است، از این رو این قول قابل اعتنا و پذیرش است و بنا بر گزارش‌های تاریخی این الحاق در روز بیستم صفر سال 61 بوده است. بنا بر قول مشهور، این کار توسط امام زین‌العابدین علیه‌السلام صورت گرفته است. (‌14)



ادامه مطلب ...