امام حسین عزیزترینم

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین
امام حسین عزیزترینم

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین

اهداف نهضت امام حسین (ع) از نگاه رهبر معظم انقلاب





در مقام تبلیغ و واقع‌‍‌‍ ، حرکت امام حسین(ع) براى اقامه‏ى حق و عدل بود: «انّما خرجت لطلب‏الاصلاح فى امّة جدّى ارید ان امر بالمعروف وانهى عن‏المنکر ...». در زیارت اربعین که یکى از بهترین زیارات است، مى‏خوانیم: «و منح‏النّصح و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من‏الجهالة و حیرةالضّلاله». آن حضرت در بین راه، حدیث معروفى را که از پیامبر(ص) نقل کرده‏اند، بیان مى‏فرمایند: «ایهاالنّاس انّ رسول‏اللَّه صلّى‏اللَّه علیه و اله و سلّم قال: من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم‏اللَّه ناکثا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسول‏اللَّه صلّى‏اللَّه علیه و اله و سلم یعمل فى عباداللَّه بالاثم والعدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لاقول کان حقّا على‏اللَّه ان یدخله مدخله».

تمام آثار و گفتار آن بزرگوار و نیز گفتارى که درباره‏ى آن بزرگوار از معصومین رسیده است، این مطلب را روشن مى‏کند که غرض، اقامه‏ى حق و عدل و دین خدا و ایجاد حاکمیت شریعت و برهم زدن بنیان ظلم و جور و طغیان بوده است. غرض، ادامه‏ى راه پیامبر اکرم(ص) و دیگر پیامبران بوده است که: «یا وارث ادم صفوةاللَّه یا وارث نوح نبىّ‏اللَّه ...» و معلوم است که پیامبران هم براى چه آمدند: «لیقوم‏النّاس بالقسط». اقامه‏ى قسط و حق و ایجاد حکومت و نظام اسلامى.

آنچه که نهضت ما را جهت مى‏داد و امروز هم باید بدهد، دقیقاً همان چیزى است که حسین‏بن على(علیه‏السّلام) در راه آن قیام کرد. ما امروز، براى شهداى خود که در جبهه‏هاى گوناگون و در راه این نظام و حفظ آن، به شهادت مى‏رسند، با معرفت عزادارى مى‏کنیم. آن شهید و جوانى که یا در جنگ تحمیلى و یا در برخورد با انواع و اقسام دشمنان و منافقان و کفار به شهادت رسیده، هیچ شبهه‏یى براى مردم ما وجود ندارد که این شهید، شهید راه همین نظام است و براى نگهداشتن و محکم کردن ستونهاى همین نظام و انقلاب، به شهادت رسیده است؛ در حالى که وضع شهداى امروز، با شهداى کربلا که در تنهایى و غربت کامل قیام کردند و هیچ‏کس آنها را به پیمودن این راه تشویق نکرد، بلکه همه‏ى مردم و بزرگان وجوه اسلام، آنها را منع مى‏کردند، متفاوت است. در عین حال، ایمان و عشقشان آن‏چنان لبریز بود که رفتند و غریبانه و مظلومانه و تنها به شهادت رسیدند. وضع شهداى کربلا، با شهدایى که تمام دستگاههاى تبلیغى و مشوقهاى جامعه به آنها مى‏گوید بروید و آنها هم مى‏روند و به شهادت مى‏رسند، فرق دارد. البته این شهید، شهید والامقامى است؛ اما او چیز دیگرى است.

از همه‏ى برادران و خواهران تشکر مى‏کنم و به همه‏ى شما، مخصوصاً به خانواده‏هاى معظم شهدا و جوانان و نوجوانانى که یادگار عزیزترین و فداکارترین عناصر جامعه و کشور ما هستند، و همچنین به جانبازان عزیز و خانواده‏هاى آنها و به همه‏ى قشرهایى که در قبال مسایل کشور و انقلاب احساس مسؤولیت مى‏کنند، خوش‏آمد مى‏گویم.
در این جلسه، تقریباً همه یا اغلب شما، جوانان پُرشور و امیدهاى امروز و آینده‏ى کشور و انقلاب هستید؛ داراى احساسات و صاحب نقش و سهمى در آینده و حال کشورید و در میانتان کسانى هستند که مى‏توانند براى کشور و ملت خود، چهره‏ى آبرومند و مایه‏ى آبرویى باشند. خوب است که در این جلسه، از پرتو نهضت حسینى و فداکارى حضرت ابى‏عبداللَّه(علیه‏الصّلاةوالسّلام) سخنى مطرح شود و ما این درس را از آن حضرت بگیریم؛ مخصوصاً که این ایام، ایام آخر ماه صفر است و این دو ماهى که ماجراى عاشورا در آن تکرار مى‏شود، رو به پایان است.
در زیارتى از زیارتهاى امام حسین(علیه‏السّلام) که در روز اربعین خوانده مى‏شود، جمله‏یى بسیار پُرمعنا وجود دارد و آن، این است: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من‏الجهالة». فلسفه‏ى فداکارى حسین‏بن‏على(علیه‏السّلام) در این جمله گنجانده شده است. زایر به خداى متعال عرض مى‏کند که این بنده‏ى تو - این حسین تو - خون خود را نثار کرد، تا مردم را از جهالت نجات بدهد. «وحیرةالضّلالة»؛ مردم را از سرگردانى و حیرتى که در گمراهى است، نجات بدهد. ببینید، این جمله چه‏قدر پُرمغز و داراى چه مفهوم مترقى و پیشرفته‏یى است.


سخنرانى در دیدار با جمعی از ایثارگران ، فرهنگیان و ورزشکاران 21/6/1369



تبیان مازندران

مشهد رأس الحسین (ع)

Animated red rose. Our garden features flower animations including animated roses and animated sunflowers.این واژه به محل و مکانی گفته می‌شود که سر حضرت امام حسین (ع) به آنجاAnimated red rose. Our garden features flower animations including animated roses and animated sunflowers. برده شده است. دو مکان در شام (سوریه فعلی) و مصر به همین نام وجود دارد. در کنار مسجد جامع اموی شهر دمشق جایی وجود دارد که می‌گویند سر مطهر سیدالشهدا (ع) برای مدتی در این نقطه نگهداری شده است. همچنین در کشور مصر زیارتگاه با شکوه و مقدسی وجود دارد که مردم آن سرزمین معتقدند سر امام حسین (ع) در این مکان مدفون است در این محل مسجدی ساخته شده که به آن مسجد رأس الحسین(ع) هم گفته می‌شود




http://www.vaares.com


کربلا

در این سرزمین که خاک آن بوی خون می‌دهد، بزرگترین حماسة انسان در سال 61 هجری اتفاق افتاد. مدفن سیدالشهدا (ع) در کربلاست. امام علی (ع) پس از جنگ صفین، هنگام عبور از این سرزمین چشمانش پر از اشک شد و فرمود: اینجاست محل فرود آمدن آنان. اینجا شهادتگاه عاشقان بی‌نظیر درگذشته و آینده است که نمونه ندارند. در روایات آمده که حضرت سیدالشهدا (ع) نواحی اطراف قبر خویش را از اهالی نینوا و غاضریه به مبلغ 60 هزار درهم خریداری کرد و به خود آنان صدقه داد. پس با آنان شرط کرد که مردم را به جایگاه قبرش راهنمایی کنند و هرکسی را که به زیارت قبر آن حضرت آمد، سه روز مهمان کرده و از وی پذیرایی نمایند. کربلا شهری در عراق است که تا سال 61 هجری بیابان بود. پس از شهادت امام حسین (ع) این محل به تدریج مورد توجه شیعیان قرار گرفت و به مرکزی پر جمعیت تبدیل شد. کربلا به معنای محلی است که نزد خدا مقدس و مقرب است. امام حسین(ع) هنگام ورود به این سرزمین ، این نام را به کرب و بلا یعنی رنج و آزمون تعبیر کردند .




Animated tiger butterfly. Insects are a member of the class Insecta, and phylum Anthropda.http://www.vaares.comAnimated tiger butterfly. Insects are a member of the class Insecta, and phylum Anthropda.

هدف از قیام




http://dineslam.mihanblog.com

جابر بن عبد الله انصاری



جابر بن عبدالله انصاری نخستین زائر قبر امام حسین (علیه السلام) بود.


این حکایت زیبا را بشنوید:


عطیه عوفی می‌گوید: به همراه جابر بن عبدالله انصاری برای زیارت امام حسین بن علی (علیه السلام) از مدینه خارج شدیم. هنگامی که به کربلا رسیدیم، جابر کنار فرات رفت و غسل نمود و جامه‌ای به تن کرد و بدن خود را معطر نمود. قدم از قدم بر نمی‌داشت مگر آنکه ذکر خدا می‌گفت. هنگامی که به کنار قبر مطهر رسیدیم خطاب به من گفت که دست مرا بر روی قبر مطهر بگذار. من نیز این کار را نمودم. در این هنگام غش کرد و به روی قبر افتاد. مقداری آب بر رویش زدم، هنگامی که به هوش آمد، سه بار ترنم نمود:

یا حسین، یا حسین،  یا حسین

سپس خطاب به مرقد مطهر سید الشهدا (علیه السلام) گفت: دوستی که دوست خویش را اجابت نمی‌کند . . .

 هنگامی که کلام بدین جا منتهی شد، جابر خود پاسخ خود را این گونه داد: چگونه مرا پاسخ دهی در حالی که سر از بدن مطهرت جدا گشته است و در این هنگام بود که جابر شروع به زیارت سید الشهدا و زمزمه با مولای خویش نمود ...


آری این است رسم دلدادگی و عشق به حسین عزیز


هر کس که عاشق است به خوبی میداند که چرا جابر بن عبدالله انصاری در آن حال غش کرد.


او بود که در عالم خواب و خیال با معشوق خود دیدار نمود. او به خاطر این که در روز عاشورا و در دشت کربلا با حسینان نبود بسایر نارحت شده بود.او خود را مقصر میدانست.


اما همه ما میدانیم که همین عشق او به مولایش کافی است.

کاش همه ما اندکی مانند جابر بودیم.کاش فکرمان مانند او زلال بود.

خوشا به حال جابر

خوشا به حال او که رسم رفاقت را با مولای خود به جا آورد.

سلام و درود بر او و تمام کسانی که هر لحظه به یاد حسین (ع) هستند.


با اندکی تخلص برگرفته از

 « به یاد زیباترین گل سرخ ... »  از منابع پیشنهادی مسایقه بوی سیب

دختر کربلا

دختر کربلا


یک لحظه ببند چشم خود را

تا قصه ای آشنا ببینی

پایان قشنگ کربلا را

از دختر کربلا ببینی

 

پس خوب ببین که دختر آنجاست

بالای سر پدر نشسته

از لرزش شانه هاش پیداست

بغضی که به حنجرش شکسته

 

گقتی که چقدر کوچک است او

افتاده به خاک از غم و درد

ای کاش کسی می آمد او را

از روی زمین بلند می کرد

 

حالا تو ببین ادامه اش را

پایان قشنگ قصه اینجاست

او نیز ادامه حسین است

دیدی که خودش چگونه برخاست

 

برخاست به جنگ دشمنان رفت

این بار خودش بدون بابا

برخاست به دیگران بگوید

فریاد بلند کربلا را



http://www.ahdnameh.com

تصاویر ماه محرم

Moharram

http://www.cheshmack.com/1389/monasebati-mazhabi/Moharram/1s/Moharram_1s%20CHeshmack.com%20(3).jpg



http://www.cheshmack.com/1389/monasebati-mazhabi/Moharram/1s/Moharram_1s%20CHeshmack.com%20(8).jpg



http://www.cheshmack.com/1389/monasebati-mazhabi/Moharram/1s/Moharram_1s%20CHeshmack.com%20(9).jpg


http://www.cheshmack.com

وکتور محرم

وکتور محرم



http://cheshmack.com

تاثیر مال حرام بر یزیدیان

راوی گوید: آن حضرت این خطبه را در حالی که بر شمشیرش تکیه زده بود با صدایی بلند، این چنین بیان فرمود:

 

«اُنُشِدُکُمُ اللهَ هَلْ تَعرفونَنی؟»

«شما را به خدا سوگند میدهم آیا مرا میشناسید؟»
گفتند: «آری تو را میشناسیم؛ تو پسر رسول خدا ـ صلی‌الله علیه و آله ـ و سبط او هستی
فرمود: «اُنْشِدُکُمُ اللهِ هَلْ تَعْلَمونَ اَنَّ اُمّی فاطمةُ بنت محمّدٍ؟»
شما را به خدا سوگند، آیا میدانید که مادر من فاطمة زهرا ـ علیه‌السّلام ـ دختر محمد ـ صلی‌الله علیه و آله ـ است؟»
گفتند:«آری میدانیم».
فرمود: «اُنْشِدکُمُ اللهِ هَلْ تعلَمونَ أن ابی علیُّ بیُ ابیطالب ـ علیه‌السّلام ـ»
«شما را به خدا سوگند، آیا میدانید که پدر من علی بن ابیطالب ـ علیه‌السّلام ـ است ؟»
گفتند: «آری به خدا سوگند

 

 

 

این سخنان  در روز عاشورا و در صحرای کربلا بین امام حسین و  یزدیدیان رد و بدل شد.

 

در آن  حال و هوا بود که  سخنان حق امام حسین  همانند پتکی بر سر یزیدیان فرود می آمدند.اما چه فایده ؟؟؟؟

 

شکم یزیدیان آنقدر از مال حرام و عیش و نوش پر شده بود که هیچ کدام سخن حق را نمیشنیدند.

 

آنان آنقدر مست و خراب کارهای زشت خود بودند که نمیدانستند با چه عزیزی چنین سخن میگویند.

 

نمیدانستند  امام حسین که امروز آنان با بی احترامی با ایشان سخن میگویند عزیز دل زهرا (س)است.

 

نور چشم محمد (ص) است

 

وجود علی (ع) است

 

نمیداستند که پیامبر (ص) فرموده اند:

 



خداوند پیش از آنکه آدم را پدید آورد مرا آفرید و علی و فاطمه و حسن و حسین را . مارا هنگامی آفرید که  نه آسمان برافراشته ، نه زمین گسترش یافته، نه نوری ، نه ظلمتی و نه خورشیدی و نه ..

 

نمیداستند وقتی که عباس دلاور سخن از کیفیت آفرینش نور امام حسین  رااز پیامبر(ص) پرسیدند این جواب را شنیدند که :



عمو جان ! هنگامی که خداوند آفرینش ما را اراده فرمود ، به گفتاری سخن گفت  و از آن نوری پدیدار شد، آنگاه با سخنی دیگر  تکلم فرمود  و از آن روحی پدیدار گشت  و پس از آن، نور را به روح آمیخته و مرا آفرید  و به همین صورت علی ، فاطمه ، حسن و حسین را. ما خداوند را در  زمانی   ستایش می کردیم  که کسی نبود خدا را ستایش کند و هنگامی  که به تقدیسی امر نشده بود ، تقدیس می کردیم .بعد از آنکه خداوند  اراده آفرینش مخلوق خویش را کرد نور مرا شکافت و از آن ، عرش را به وجود آورد ، پس عرش از نور من است  و نور من از خدا روشن است  که نور من از عرش برتر است  . سپس نور  برادرم علی (ع) را شکافت و فرشتگان  را از نور او آفرید ، پس فرشتگان از نور  او هستند و او برتر از فرشتگان .

آنگاه نور دخترم فاطمه را شکافت و از نور او آسمانها و زمین را آفرید و او برتر از آسمانها و زمین است.

پس از آن نور فرزندم حسن را شکافت و از آن خورشید و ماه را آفرید ،پس خورشید و ماه از نور حسن (ع) هستند و او برتر از خورشید و ماه .آنگاه نور فرزندم حسین را شکافت  و از آن  بهشت و حوریان بهشتی  را آفرید پس بهشت و حوریان  از نور فرزندم حسین هستند و او از  نور خدا  و برتر از بهشت و حوریان بهشتی است .



آری  یزیدیان با این که می توانستند از کارهای زشت و پلید خود دور شوند اما نمی توانستند. قول و قرارهای یزید گوش آنان را کر کرده بود.



و من نمیدانم که آنان چگونه توانستند  گل سرخ بهشت را اینگونه با تمام بی شرمی پر پر کنند.

چگونه توانستند  با زینب (س) با بی احترامی سخن گویند.

چگونه توانستند تا دل رقیه کوچک را با بد کاری های خود بشکنند.



وای بر آنان. وای بر این قوم زشت کار. وای بر آنان که دردانه عالم را با بیرحمی تمام آزار دادند.



و چه نفرینی برای این قوم بهتر از این که هر لحظه بگوییم :



و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ

و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانکه تهیه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند.

 

 

و چه دعایی بهتر از اینکه بگوییم :

 

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما.

 

با اندکی تخلص - برگرفته از منابع پیشنهادی مسابقه بوی سیب

 

دل نوشته ۱

سلام حسین جانم

www.bahar-20.com            قالب ، کد موزیک ، تصاویر زیباسازی وبلاگ ، فال      WWW.BAHAR-20.COM

امام عزیزم. اگه اجازه بدین میخوام با زبون ساده و از ته دلم باهاتون حرف بزنم


امام خوبم  : خدا میدونه که هر وقت ماه محرم شروع میشه دلم چقدر میگیره. چقدر احساس خفگی میکنم. انگار یه چیزی نمیذاره درست نفس بکشم.


بچه که بودم از صدای طبل هایی که شب ها توی مراسم ها میزدن خیلی میترسیدم.


میترسیدم چون یه شب که خوابیده بودم خواب دیدم. خواب صحرای کربلا رو دیدم.من اون موقع خیلی کوچک بودم. نصف شب که از خواب با ترس بیدار شدم هزار بار تا صبح مردم و زنده شدم.


حسینم , همه عمرم , بهترینم: نمیدونم اون شب چی شد؟؟؟

چه طور شد که منی که بچه بودم رو انتخاب کردی تا ابد دوست داشته باشم.


حسینم الان که دارم مینویسم به همون گلوی خشکت قسم که نمیتونم جلوی اشکمو بگیرم.


عزیز دلم هر روز دلم واسه مهربونیات تنگ میشه.


به همه کسایی که اومدن و حرم قشنگتو از نزدیک دیدن حسودیم میشه.


هیچ کس منو نمیاره پیشت.


نمیدونم اصلا تا آخر عمرم میتونم بیام پیشت یا نه.


تو رو جون مادر قشتگت قسم یه بار هم منو بخواه


التماست میکنم. فقط همین

امام سجاد و پیام عاشورا



 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com




امام سجاد در سال سی و هشتم هجری در مدینه ولادت یافت . در باره ولادت آن حضرت  روایایت چندی وجود دارد

ابن صباغ، تولد آن حضرت را ظهر روز پنج شنبه پنجم شعبان سال 38 هجری در شهر مدینه نوشته است سید بن طاووس، ولادت ایشان را روز پنج شنبه پانزدهم جمادی الاولی ذکر کرده و در «اعلام الوری» جمادی الآخر ثبت شده است.

 

زین العابدین، زین الصالحین، وارث علم النبیین، المجتهد، الزکی، الامین، البکاء و...، از القاب امام سجاد (ع)، و ابوالحسن، الخاص، ابومحمد، ابوالقاسم و... از کنیه های آن بزرگوار می باشد.

 

آن حضرت دو سال از دوران امامت امام علی (ع)، ده سال از امامت امام مجتبی (ع) و ده سال از امامت پدر بزرگوارش را درک کرد و بعد از آن به مدت 34 سال امامت و هدایت جامعه ی اسلامی را بر عهده داشت. (5)حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بیماری و تب شدید از آن حادثه جان به سلامت برد ،

زیرا جهاد از بیمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش - با همه علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت - به او اجازه جنگ کردن نداد .

مصلحت الهی این بود که آن رشته گسیخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ ، یعنی امامت و ولایت گردد . این بیماری موقت چند روزی بیش ادامه نیافت و پس از آن حضرت زین العابدین 35سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری شد . سن شریف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال 61هجری به امامت رسید ، به اختلاف روایات در حدود 24 سال نوشته اند .

آنچه در حادثه کربلا بدان نیاز بود ، بهره برداری از این قیام و حماسه بی نظیر و نشر پیام شهادت حسین ( ع ) بود ، که حضرت سجاد ( ع ) در ضمن اسارت با عمه اش زینب ( ع ) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بی نظیر در جهان آن رو فریاد کردند . فریادی که طنین آن قرنهاست باقی مانده و - برای همیشه - جاودان خواهد ماند . واقعه کربلا با همه ابعاد عظیم و بی مانندش پر از شور حماسی و وفا و صفا و ایمان خالص در عصر روز عاشورا ظاهرا به پایان آمد ، اما مأموریت حضرت سجاد ( ع ) و زینب کبری ( س ) از آن زمان آغاز شد .

 

امام زینالعابدین(علیهالسلام) در مدت اقامت خویش در کوفه، دو بار سخن گفتند؛ بار نخست هنگامی بود که جارچیان حکومت، مردم را برای تماشای اسیران، فراخوانده بودند. این در حالی بود که برای اسرا در کنار شهر کوفه، خیمه زده بودند. علی بن الحسین(علیهماالسلام) از خیمه بیرون آمد و با اشاره از مردم خواست تا آرام شوند. امام سجاد(علیهالسلام) سخنش را با ستایش پروردگار آغاز کرد و بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) درود فرستاد و سپس چنین فرمود:

 

ای مردم! آن که مرا میشناسد که میشناسد؛ و آن که مرا نمیشناسد، من علی فرزند حسین(علیهالسلام) هستم. همان که در کنار نهر فرات سر مقدسش را از بدن جدا کردند بی آن که جرمی داشته باشد و حقی داشته باشند!

هان، ای مردم! شما را به خدا سوگند، آیا به یاد دارید که نامههایی را برای پدرم نوشتید و او را خدعه کردید؟ و (در نامههایتان) با او عهد و پیمان بستید و با او بیعت کردید؟ سپس با او به جنگ برخاستید و دست از یاری او برداشتید. وای بر شما! از آنچه برای آخرت خویش تدارک دیدهاید! چه زشت و ناروا اندیشیدید (و توطئه چیدید!) به چه رویی به رسول الله صلی الله علیه و آله خواهید نگریست؟»

سخنان امام که به اینجا رسید، صدای کوفیان به گریه بلند شد و وجدانهای خفته برای چندمین بار بیدار شد. آنها یکدیگر را سرزنش میکردند و به همدیگر میگفتند: تباه شدید و نمیدانید.

امام سجاد(علیهالسلام) در ادامه سخنانش فرمود:

«خدا بیامرزد کسی را که پند مرا بپذیرد و به خاطر خدا و رسول به آنچه میگویم عمل کند، چرا که روش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای ما الگویی شایسته است.» و به این آیه قرآن استناد کرد: «و لکم فی رسول الله اسوة حسنة».

قبل از این که سخنان حضرت به پایان برسد؛ کوفیان ابراز همدردی کردند و یک صدا فریاد برآوردند:

ای فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله)! ما گوش به فرمان شما و به تو وفاداریم؛ از این پس مطیع فرامین تو هستیم؛ با هر کس فرمان دهی میجنگیم؛ با هر کس دستور دهی صلح میکنیم و ما حق تو و حق خودمان را از ظالمان میگیریم.

امام زین العابدین(علیهالسلام) در پاسخ سخنان ندامت آمیز و شعارگونه کوفیان فرمود:

«هرگز! (به شما اعتماد نخواهم کرد و گول شعارها و حمایتهای سرابگونه شما را نخواهم خورد) ای خیانتکاران دغل باز! ای اسیران شهوت و آز! میخواهید همان پیمان شکنی و ظلمی را که نسبت به پدران من روا داشتید، درباره من نیز روا دارید؟

نه به خدا سوگند! هنوز زخمی را که زدهاید، خونفشان است و سینه از داغ مرگ پدر و برادرانم سوزان. طعم تلخ مصیبتها هنوز در کامم هست و غمها گلوگیر و اندوه من تسکین ناپذیر است. از شما کوفیان میخواهم که نه با ما باشید و نه علیه ما

امام سجاد(علیهالسلام) با این سخنان، مهر بی اعتباری و بی وفایی را بر پیشانی آنها زد و آتش حسرت را در جان کوفیان شعلهور ساخت و با این سخنان بر ندامت آنها افزود:

«اگر حسین(علیهالسلام) کشته شد، چندان شگفت نیست، چرا که پدرش با همه آن ارزشها و کرامتهای برتر نیز قبل از او به شهادت رسید. ای کوفیان! با آنچه نسبت به حسین(علیهالسلام) روا داشتند، شادمان نباشید. آنچه گذشت واقعهای بزرگ بود! جانم فدای او باد که در کنار شط فرات، سر بر بستر شهادت نهاد. آتش دوزخ جزای کسانی است که او را به شهادت رساندند.» (1

 

«خدا بیامرزد کسی را که پند مرا بپذیرد و به خاطر خدا و رسول به آنچه میگویم عمل کند، چرا که روش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای ما الگویی شایسته است.» و به این آیه قرآن استناد کرد: «و لکم فی رسول الله اسوة حسنة».

 

 

سخنان امام سجاد(علیهالسلام) در مجلس عبیدالله بن زیاد

حضور امام زینالعابدین(علیهالسلام) در جمع اسرای کربلا، چشمگیر بود. پس از ورود کاروان اسرا به مجلس عبیدالله، مهمترین فردی که نظر عبیدالله را جلب کرد، وجود مرد جوانی در میان اسرا بود.

عبیدالله که تصور میکرد در حادثه کربلا مردی باقی نمانده و همه آنان به قتل رسیدهاند، از ماموران خود در این باره پرسید. و این بازجویی درباره زنده ماندن امام سجاد، حاکی از کینه وی نسبت به خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) به ویژه حضرت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) بود که نمیتوانست شاهد حیات مردی از سلاله امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب(علیهماالسلام) باشد.

مورخ مشهور، طبری آورده است:

«با ورود قافله حسینی به مجلس تشریفاتی عبیدالله، عبیدالله به امام سجاد(علیهالسلام) رو کرد و پرسید: نامت چیست؟ امام سجاد(علیهالسلام) فرمود: علی بن الحسین. عبیدالله گفت: مگر خداوند علی ابن الحسین(علیهماالسلام) را در کربلا نکشت؟ علی بن الحسین(علیهماالسلام) لحظهای سکوت کرد. عبیدالله خطاب به امام گفت: چرا پاسخ نمیدهی؟

امام سجاد(علیهالسلام) فرمود: «الله یتوفی الانفس حین موتها»؛ «خداوند جانها را به هنگام مرگ دریافت میکند.» «و ما کان لنفس ان تموت الا باذن الله»؛ هیچ انسانی نمیمیرد مگر به اذن الهی

عبیدالله بن زیاد با مشاهده آن حضور ذهن و حاضر جوابی و پاسخ کوبنده جوانی که در زنجیر اسارت است، خشمگین شد و دستور داد تا علی بن الحسین(علیهماالسلام) را نیز به شهادت رسانند. ولی حضرت زینب کبری(علیهاالسلام) فریاد برآورد:

«یابن زیاد حسبک من دمائنا اسالک بالله ان قتلته الا قتلتنی معه …؛ ای ابن زیاد! آن همه از خونهای ما که ریختهای، برایت کافی نیست؟ سوگند به خدا! اگر میخواهی او را بکشی، مرا هم با او بکش

شرایط مجلس عبیدالله و سخنان افشاگر حضرت زینب(علیهاالسلام) سبب شد تا ابن زیاد از کشتن امام زین العابدین(علیهالسلام) منصرف شود.

 

 

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com

 

پینوشتها:

۱- لهوف،

۳- زمر/ ۴۲٫

۴- آل عمران/ ۱۴۵٫

۵- تاریخ طبری، ج ۴، ص ۳۵۰/ انساب الاشراف، ج ۳، ص ۲۰۶ / طبقات ابن سعد، ج ۵،

6شیخ مفید، الارشاد،

7سیوطی، تاریخ الخلفا،





http://taghrib.ir


جملات ناب از امام سجاد (ع)

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com




امام سجاد علیه السلام فرمود:


سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهی می باشد و از سختی ها صحرای محشر در امان است:

اوّل آن که در کارگشایی و کمک به نیازمندان و درخواست کنندگان دریغ ننماید.

دوّم آن که قبل از هر نوع حرکتی بیندیشد که کاری را که می خواهد انجام دهد یا هر سخنی را که می خواهد بگوید آیا رضایت و خوشنودی خداوند در آن است یا مورد غضب و سخط او می باشد.

سوّم قبل از عیب جویی و بازگویی عیب دیگران، سعی کند عیب های خود را برطرف نماید. (1)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


سه چیز موجب نجات انسان خواهد بود: بازداشتن زبان از بدگویی و غیبت مردم، خود را مشغول به کارهایی کردن که برای آخرت و دنیای انسان مفید باشد و همیشه بر خطاها و اشتباهات خود ناراحت باشد. (2)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

هرکس دارای چهار خصلت باشد، ایمانش کامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتی خداوند را ملاقات می کند که از او راضی و خوشنود است:

1 ـ خصلت خود نگهداری و تقوای الهی به طوری که به تواند بدون توقّع و چشم داشتی، نسبت به مردم خدمت نماید.

2 ـ راست گویی و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگی.

3 ـ حیا و پاکدامنی نسبت به تمام زشتی های شرعی و عرفی.

4 ـ خوش اخلاقی و خوش برخوردی با نزدیکان و خانواده خود. (3)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


ای فرزند آدم، تا آن زمانی که در درون خود واعظ و نصیحت کننده ای دلسوز داشته باشی و در تمام امور بررسی و محاسبه کارهایت را اهمیّت دهی و در تمام حالات ـ از عذاب الهی ـ ترس و خوف داشته باش؛ در خیر و سعادت خواهی بود. (4)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


حقّی که شکم بر تو دارد این است که آن را ظرف چیزهای حرام ـ چه کم و چه زیاد ـ قرار ندهی و بلکه در چیزهای حلال هم صرفه جویی کنی و به مقدار نیاز استفاده نمایی. (5)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


کسی که مشتاق بهشت باشد در انجام کارهای نیک، سرعت و عجله می نماید و شهوات را زیر پا می گذارد و هرکس از آتش قیامت هراسناک باشد به درگاه خداوند توبه می کند و از گناهان و کارهای زشت دوری می جوید. (6)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


دست نیاز به سوی مردم دراز کردن، سبب ذلّت و خواری در زندگی و در معاشرت خواهد بود و نیز موجب از بین رفتن حیا و ناچیز شدن شخصیت خواهد گشت به طوری که همیشه احساس نیاز و تنگ دستی نماید و هرچه کمتر به مردم رو بیندازد و کمتر درخواست کمک نماید بیشتر احساس خودکفایی و بی نیازی خواهد داشت. (7)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


سعادت و خوشبختی انسان در حفظ و کنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه کار زشت و خلاف است. (8)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ ولی در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزکاران خواهند بود. (9)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


هر کس برای رضا و خوشنودی خداوند ازدواج نماید و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند می گرداند. (10)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


هرکس به دیدار دوست و برادر خود برود و برای رضای خداوند او را زیارت نماید به امید آن که به وعده های الهی برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشایعت خواهند کرد، همچنین مورد خطاب قرار می گیرد که از آلودگی ها پاک شدی و بهشت گوارایت باد. پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه کند مورد رحمت قرار خواهد گرفت. (11)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


چنانچه شخصی تو را بدگویی کند و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهی و پوزش او را پذیرا باش. (12)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


تعجّب دارم از کسی که نسبت به تشخیص خوب و بد خوراکش اهتمام می ورزد که مبادا ضرری به او برسد، چگونه نسبت به گناهان و دیگر کارهایش اهمیّت نمی دهد و نسبت به مفاسد دنیایی، آخرتی، روحی، فکری، اخلاقی و... بی تفاوت است. (13)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


هرکس انسان گرسنه ای را طعام دهد خداوند او را از میوه های بهشت اطعام می نماید و هر که تشنه ای را آب دهد خداوند از چشمه گوارای بهشتی سیرآبش می گرداند و هرکس برهنه ای را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتی خواهد پوشاند. (14)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


به وسیله عقل ناقص و نظریه های باطل و مقایسات فاسد و بی اساس نمی توان احکام و مسایل دین را به دست آورد؛ بنابراین تنها وسیله رسیدن به احکام واقعی دین، تسلیم محض می باشد؛ پس هرکس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافی در امان است و هر که به وسیله ما هدایت یابد، خوشبخت خواهد بود و شخصی که با قیاس و نظریات شخصی خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاک می گردد. (15)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


دنیا همچون نیمه خواب (چرت) است و آخرت بیداری می باشد و ما در این میان رهگذر، بین خواب و بیداری به سر می بریم. (16)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


از سعادت مرد آن است که در شهر خود کسب و تجارت نماید و شریکان و مشتریانش افرادی صالح و نیکوکار باشند، و نیز دارای فرزندانی باشد که کمک حال او باشند. (17)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


هر آیه ای از قرآن، خزینه ای از علوم خداوند متعال است، پس هر آیه را که مشغول خواندن می شوی، در آن دقّت کن که چه می یابی. (18)


پی نوشتها:

1ـ تحف العقول: ص204

2 ـ تحف العقول: ص 204

3 ـ مشکاه الانوار: ص 172

4 ـ مشکاه الانوار: ص 246

5 ـ تحف العقول: ص 186

6 ـ تحف العقول: ص 203

7 ـ تحف العقول: ص 210

8 ـ تحف العقول: ص201

9 ـ مشکاه الانوار: ص 232

10 ـ مشکاه الانوار: ص 166

11 ـ مشکاه الانوار: ص 207

12 ـ مشکاه الانوار: ص 229

13 ـ أعیان الشّیعه: ج 1، ص 645

14 ـ مستدرک الوسایل: ج 7، ص 252، ح 8

15 ـ مستدرک الوسایل: ج 17، ص 262، ح 25

16 ـ تنبیه الخواطر، معروف به مجموعه ورّام: ص 343، س 20

17 ـ وسایل الشیعه: ج 17، ص 647، ح 1

18 ـ مستدرک الوسایل: ج 4، ص 238، ح

http://www.valiasr-aj.com

بیماری امام سجاد (ع) در کربلا

بیماری در کربلا


در اسناد تاریخی از زمان عروض بیماری حضرت زین العابدین (علیه السلام) خبر صریحی وجود ندارد آنچه به صورت قطعی می توان ادعا کرد بیمار بودن حضرت در شب عاشورا است و این بیماری نیز به گونه ای نبوده که حضرت را از حضور در جمع اصحاب مانع شود. حضرت می توانستند بنشینند و در جمع حاضر باشند و یا رفتار پدر را تحت نظر داشته و کلام او را بشنوند و به گریه افتاده و سکوت کنند.

علی بن الحسین (علیه السلام) فرمود: (هنگامی که پدرم نزدیک مغرب در شب عاشورا اصحاب را جمع کرد برای اینکه آنها را مرخص کند.) من نزدیک او شدم تا آنچه را برای آنها می گوید بشنوم و « من در آن هنگام مریض بودم »، پس
شنیدم که پدرم به اصحابش می فرمود. . . .

همچنین نقل شده که حضرت سجاد (علیه السلام) فرمودند « من در آن شبی که پدرم در صبحش به شهادت رسید نشسته بودم. «و عمّه ام حضرت زینب نزد من مشغول پرستاری من بود »، در این هنگام پدرم در پنهانی از اصحابش کناره گرفت و نزد او «جون » بنده ابوذر غفاری بود و او شمشیرش را اصلاح می کرد و پدرم اشعاری را قرائت می کرد. آن اشعار را دو بار یا سه بار تکرار کرد تا آنکه من آن را فهمیدم و آنچه را می خواست، دانستم. پس گریه راه گلویم را بند آورد.

اشکهایم را پاک کردم و سکوت اختیار کردم و دانستم که بلا، نازل شده است. ولی عمه ام هم آنچه من شنیدم شنید و او زن است و زنها دارای رقّت قلب و جزع می باشند، پس نتوانست خود را کنترل کند تا آخر حدیث شریف که مفصل داستان برخورد حضرت زینب با امام حسین علیه السلام و غش کردن حضرت زینب و بهوش آوردن ایشان و کلام امام حسین علیه السلام با خواهر، از طرف حضرت سجاد (علیه السلام) نقل می شود و سپس می فرماید: بعد پدرم حضرت زینب را آورد تا او را کنار من به زمین نشانیده. (جهت مطالعه مفصل این قضیه رجوع کنید به تاریخ طبرسی جلد 3، صفحه 316 و یا الارشاد، شیخ مفید، صفحه 232 ).

بنابراین حضرت فقط در شب عاشورا مریض بوده اند و البته این مرض در روز عاشورا به خصوص در هنگام وداع آخرین با پدر به شدت رو به وخامت گذاشته و حال جسمانی حضرت در آن موقع بسیار وخیم گزارش شده است که دیگر حتی توانایی نشستن هم نداشته اند.

مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار از کتاب (المقتل) احمد بن حنبل نقل می‌کند که سبب بیماری امام سجاد علیه السلام در کربلا این بود که گوشه ای از یک زره دستش را مجروح کرد.
این مطلب را نمی‌توان قطعا رد یا قبول کرد ولی به هر حال با توجه به ضرورت ادامه حیات حضرت امام زین العابدین علیه السلام بعد از پدر بزرگوارش، حکمت الهی اقتضا می کرد تا او در هنگامه نبرد در روز عاشورا، مریض باشد.


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com


http://emamsajad.jahanpayam.net

امام سجاد در روز عاشورا

امام سجاد در روز عاشورا


در زمینه وضعیت جسمانی حضرت سجاد علیه السلام در روز عاشورا نقلهای تاریخی متفقند که آن حضرت در این روز دچار بیماری شدیدی بودند، به صورتی که مطلقاً از امکان حضور در نبرد برخوردار نبوده و در خیمه مخصوص استراحت می کردند و حضرت زینب سلام الله علیها مرتب از ایشان پرستاری می نموده اند و حالشان طوری بوده که حتی نمی توانستند در مقابل پای پدر بایستند.

اولین نقل قولی که از حضرت علی بن الحسین علیه السلام _ در روز عاشورا انجام شده این است که حضرت فرمود: چون سپاه دشمن به دست حضرت حسین علیه السلام رو نمود. آن حضرت دستش را بلند نموده و عرض کرد: «اللهم انت ثقتی فی کلَ رب. . . » تا آخر دعای بلند و ملکوتی حضرت حسین علیه السلام نقل قول دیگری که از حضرت سجاد علیه السلام در روز عاشورا رسیده، مربوط به قصه تناول یک سیب از طرف پدرشان است. نقل قولی از حضرت که امام سجاد علیه السلام می فرمایند: از او شنیدم که این را ساعتی قبل از شهادتش می فرمود.

همچنین حضرت زین العابدین علیه السلام فرموده اند: چون که امر بر حضرت حسین بن علی بن ابی طالب سخت شد کسانی که با او بودند به او نگریستند پس حضرتش به خلاف همه آنان بود. چرا که آنان هر چه امر مشکلتر و سخت تر می شد، رنگشان تغییر می کرد و ارکان بدنشان می لرزید و قلوبشان فاتف بود. ولی امام حسین علیه السلام و بعضی از همراهانش که از خصائص اصحاب او بودند، رنگهایشان می درخشید و اعضاء و جوارحشان آرام می گرفت و نفوسشان از حالت آرامش برخوردار بود. پس بعضی از آنان به بعض دیگر گفتند که: نگاه کنید ابداً از مرگ باکی ندارد.

و سپس حضرت سجاد علیه السلام سخنان گوهر بار پدر را خطاب به اصحابش نقل می کنند. (برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به «موسوعه کلمات الحسین » اعداد و عهد تحقیقات باقرالعلوم صفحه 497)

همچنین از حضرت زین العابدین علیه السلام روایت شده است که فرمود: پدرم در روزی که کشته شد، در حالی که خونها { از بدنش } می جوشید من را به سینه چسبانید و فرمود: «ای پسرم، از من حفظ کن دعایی را که فاطمه صلوات الله علیها من را تعلیم نمود و رسول الله صلی الله علیه و آله او را تعلیم کرده بود و جبرئیل به پیامبر در حاجتها و امور مهم و غم و غصه ها تعلیم داده بود و همچنین در امور مهمی که از آسمان نازل می شود و کارهای بزرگ و سهمگین؛

فرمود بخوان: بحق یس والقرآن الحکیم، و بحق طه و القرآن العظیم، یا من یقدر علی حوائج السائلین، یا من یعلم ما فی الضمیر، یا منفّس ان المکروبین، یا راحم الشیخ الکبیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا من لا یحتاج الی التفسیر، صلی علی محمد و آل محمد و افعل بی کذا و کذا » و بالاخره آخرین مطلبی که از حضرت زین العابدین علیه السلام در روز عاشورا تا قبل از شهادت حضرت امام حسین علیه السلام نقل شده است مربوط به آخرین وداع ایشان با پدرشان می باشد.


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com



http://emamsajad.jahanpayam.net