امام حسین عزیزترینم

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین
امام حسین عزیزترینم

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین

تاثیر مال حرام بر یزیدیان

راوی گوید: آن حضرت این خطبه را در حالی که بر شمشیرش تکیه زده بود با صدایی بلند، این چنین بیان فرمود:

 

«اُنُشِدُکُمُ اللهَ هَلْ تَعرفونَنی؟»

«شما را به خدا سوگند میدهم آیا مرا میشناسید؟»
گفتند: «آری تو را میشناسیم؛ تو پسر رسول خدا ـ صلی‌الله علیه و آله ـ و سبط او هستی
فرمود: «اُنْشِدُکُمُ اللهِ هَلْ تَعْلَمونَ اَنَّ اُمّی فاطمةُ بنت محمّدٍ؟»
شما را به خدا سوگند، آیا میدانید که مادر من فاطمة زهرا ـ علیه‌السّلام ـ دختر محمد ـ صلی‌الله علیه و آله ـ است؟»
گفتند:«آری میدانیم».
فرمود: «اُنْشِدکُمُ اللهِ هَلْ تعلَمونَ أن ابی علیُّ بیُ ابیطالب ـ علیه‌السّلام ـ»
«شما را به خدا سوگند، آیا میدانید که پدر من علی بن ابیطالب ـ علیه‌السّلام ـ است ؟»
گفتند: «آری به خدا سوگند

 

 

 

این سخنان  در روز عاشورا و در صحرای کربلا بین امام حسین و  یزدیدیان رد و بدل شد.

 

در آن  حال و هوا بود که  سخنان حق امام حسین  همانند پتکی بر سر یزیدیان فرود می آمدند.اما چه فایده ؟؟؟؟

 

شکم یزیدیان آنقدر از مال حرام و عیش و نوش پر شده بود که هیچ کدام سخن حق را نمیشنیدند.

 

آنان آنقدر مست و خراب کارهای زشت خود بودند که نمیدانستند با چه عزیزی چنین سخن میگویند.

 

نمیدانستند  امام حسین که امروز آنان با بی احترامی با ایشان سخن میگویند عزیز دل زهرا (س)است.

 

نور چشم محمد (ص) است

 

وجود علی (ع) است

 

نمیداستند که پیامبر (ص) فرموده اند:

 



خداوند پیش از آنکه آدم را پدید آورد مرا آفرید و علی و فاطمه و حسن و حسین را . مارا هنگامی آفرید که  نه آسمان برافراشته ، نه زمین گسترش یافته، نه نوری ، نه ظلمتی و نه خورشیدی و نه ..

 

نمیداستند وقتی که عباس دلاور سخن از کیفیت آفرینش نور امام حسین  رااز پیامبر(ص) پرسیدند این جواب را شنیدند که :



عمو جان ! هنگامی که خداوند آفرینش ما را اراده فرمود ، به گفتاری سخن گفت  و از آن نوری پدیدار شد، آنگاه با سخنی دیگر  تکلم فرمود  و از آن روحی پدیدار گشت  و پس از آن، نور را به روح آمیخته و مرا آفرید  و به همین صورت علی ، فاطمه ، حسن و حسین را. ما خداوند را در  زمانی   ستایش می کردیم  که کسی نبود خدا را ستایش کند و هنگامی  که به تقدیسی امر نشده بود ، تقدیس می کردیم .بعد از آنکه خداوند  اراده آفرینش مخلوق خویش را کرد نور مرا شکافت و از آن ، عرش را به وجود آورد ، پس عرش از نور من است  و نور من از خدا روشن است  که نور من از عرش برتر است  . سپس نور  برادرم علی (ع) را شکافت و فرشتگان  را از نور او آفرید ، پس فرشتگان از نور  او هستند و او برتر از فرشتگان .

آنگاه نور دخترم فاطمه را شکافت و از نور او آسمانها و زمین را آفرید و او برتر از آسمانها و زمین است.

پس از آن نور فرزندم حسن را شکافت و از آن خورشید و ماه را آفرید ،پس خورشید و ماه از نور حسن (ع) هستند و او برتر از خورشید و ماه .آنگاه نور فرزندم حسین را شکافت  و از آن  بهشت و حوریان بهشتی  را آفرید پس بهشت و حوریان  از نور فرزندم حسین هستند و او از  نور خدا  و برتر از بهشت و حوریان بهشتی است .



آری  یزیدیان با این که می توانستند از کارهای زشت و پلید خود دور شوند اما نمی توانستند. قول و قرارهای یزید گوش آنان را کر کرده بود.



و من نمیدانم که آنان چگونه توانستند  گل سرخ بهشت را اینگونه با تمام بی شرمی پر پر کنند.

چگونه توانستند  با زینب (س) با بی احترامی سخن گویند.

چگونه توانستند تا دل رقیه کوچک را با بد کاری های خود بشکنند.



وای بر آنان. وای بر این قوم زشت کار. وای بر آنان که دردانه عالم را با بیرحمی تمام آزار دادند.



و چه نفرینی برای این قوم بهتر از این که هر لحظه بگوییم :



و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ

و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانکه تهیه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند.

 

 

و چه دعایی بهتر از اینکه بگوییم :

 

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما.

 

با اندکی تخلص - برگرفته از منابع پیشنهادی مسابقه بوی سیب

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سوگند 20 آذر 1391 ساعت 03:09 ب.ظ

من حسابی دلم گرفته قلم برداشتمونوشتم
هرچه برزبانم امدوباجون دل نوشتم
مهم اینه که عاشقی عاشقه خدا
عشق به صادق بودنش قشنگه نه عشق های امروزی من به شماافتخارمیکنم
من سوگندهستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد