صدای عاشورا داره میاد ....

سلام

سلامی به وسعت کربلا

 به وسعت سرزمینی که هر روز و هر لحظه برای دیدنش لحظه شماری میکنم.

سرزمین که از شنیدن اسمش هم گریه ام میاد.

بخدا برام خیلی سخته که نمیتونم برم اونجا.

امروز توی یه سایت گرافیکی دیدم که که یکی از دوستای خیلی خوبم نوشته بود:40 قدم تا محرم

دیدم ای دل غافل. جدا کمتر از 40 روز مونده.

دیدم بازم امسال نتونستم برم. بازم دلم شکست.

خیلی حس بدیه.

خیلی دلم گرفته. از دنیا از آدماش.

از خودم. از کارام.دلم میخواست اونجا بودم. دلم میخواست تا صبح پیش ضریح میشستم و تا صبح گریه میکردم. شاید خدا به خاطر خون امام حسینم دلش به رحم بیاد و منو ببخشه. شاید آرومم کنه. شاید آرماشمو بهم برگردونه.

خداااااااااااااااااااااااااااااااااا خستم. خدایا تو رو به خون امام حسین قسمت میدم آرومم کن.