حسین بن علی(ع) که برای بیعت با یزید دعوت شده بود، همان شب کنار قبر جدّش، رسول خدا(ص) رفت و آن حضرت را زیارت نمود و از امّت شِکوِه کرد که مرا تنها گذاشتهاند و فرمود «این شکایت من تا دیدار من و تو باقی است» امام حسین(ع)، آن شب را تا صبح، در کنار قبر پیامبر(ص) به رکوع و سجود و عبادت گذرانید صبح روز بعد، مروان ، امام(ع) را ملاقات نمود و نصیحت کرد که با یزید بیعت کند ولی حضرت پاسخ داد وَ عَلَی الاِسْلاَمِ الَسَّلاَمُ إذْ بُلِیَتْ الاُمَّهُ بِراعٍ مثل یَزِید» یعنی وقتی امت مسلمان به فرمانروایی مثل یزید مبتلا شوند باید با اسلام بدرود گفت و با این جمله پاسخ قاطع خود را مبنی بر عدم بیعت با یزید بیان نمود و از او جدا گردید باز شب دوم، نزد قبر جدّش، پیامبر(ص) رفت و چند رکعت نماز خواند و تا صبح به راز و نیاز مشغول بود نزدیک صبح، سرش را بالای قبر گذارد و اندکی خوابش برد، در خواب، پیامبرص را دید که با گروهی از فرشتگان در سمت راست و چپ او به سویش میآیند حضرت رسولص، حسین(ع) را در آغوش گرفت و به سینه
http://www.sibtayn.com