تنها فریادرس منخدای من، مهربان من، معبود من، دست سرشار از نیازم را تنها تو از اجابت پر می کنی. پرده اندوه و غربتم را فقط تو برمی دری. ندایم را تو پاسخ می گویی. فریادرس دردهای من تویی. نزدیک ترینی به من؛ نزدیک تر از من به من. جایگاهت بلند است و مقامت والا. ای بخشاینده ترین، ای مهربان. یگانه تواناالهی، بر آنچه از دریچه چشم ها بگذرد و در صندوقچه سینه ها نهان گردد تو آگاهی. کوچک ترین ذره ای از عمل تو پوشیده نمانَد و بسیاری نیازها و خواهش ها تو را به اشتباه نمی افکند. اصرار نیازمندان ملولت نمی سازد. آنچه را از دست رفته باشد و آنچه را به پراکندگی در افتاده باشد تو گردآوری. پس ای بزرگ، نیازمان را برآور که تو یگانه توانایی. روشنای مهربانیای زلال اجابت در عطشناک حاجات، ای روشنای مهربانی در کدورت غم و اندوه، جام نیاز بندگان به لطف تو پر شود. چشم اشتیاق خلق به سوی تو دوخته گردد و کفایت مهمّات خلق بر دوش توست. شکوه و زاری ام تنها به درگاه توست. یاری و مدد تنها از سوی توست. پس تو را می خوانم. ای خدای من، ای معبود من، ای پروردگار من، تو را می خوانم که بر محمد صلی الله علیه و آله و خاندان پاکش درود فرستی و از غم و اندوه و از رنج و پریشانی رهایم سازی، آن گونه که غم و اندوه پیامبرت را از میان بردی. خدایا، آن گونه که رسولت را از اندوه رها کردی، گره از کارش گشودی و هراس و اندوهش را زدودی مرا نیز از اندوه رها کن و گره از کارم بگشا و اندوهم را بزدای. زندگی و مرگ برترای تنها امید من، ای خدای سراسر لطف من، خاطر پریشانم را آرام دار. امورم را در دست گیر. نیازم را برآور و حاجات دنیا و آخرتم را روا ساز. خدایا، زنده بودنم را چون زندگانی محّمد و خاندان او قرار ده و مرگم را نیز. الهی، مرا در سلک آنان بخواه. در میان آنان برانگیز و میان من و امت رسولت لحظه ای، نه در دنیا و نه در آخرت، فاصله مینداز. ای مهربان ترین مهربانان. رحیما، آن که بَدم خواهد بد خواهی اش را به خودش وانه و آن که بر من حیله سازد حیله اش را از من باز گردان. خدایا گذران امورم را خود بر عهده گیر که تنها تو امورم را به کمال می رسانی و کفایت می کنی. خسران و بی پناهیالهی، گشایش و رهایی تنها در دست توست که جز تو فریادرسی نیست و جز تو پناهی نیست. چه محروم و خسران زده است آن که جز تو پناهی جوید و فریادرسی طلبد و به درگاه غیر تو اشک ریزد و دری جز در خانه تو کوبد و به ریسمان نجاتی جز تو امید بندد. پس من تنها به تو امید می بندم تنها بر تو تکیه می کنم، به تو پناه می آورم و به ریسمان نجات تو چنگ می زنم، از تو یاری می خواهم و به لطف تو امید رستگاری دارم. الهی، به واسطه محّمد صلی الله علیه و آله وسلم و خاندانش به تو رو می کنم و از دریچه پربرکت آنان به تو چشم امید می دوزم و تنها و تنها تو را می خوانم. تنها یاری رسان منخدای من، مهربان من، سپاس و ستایشم تنها از آنِ توست. شکرگزارم که همه خلق را کفایت کنی، که جز تو کس را توانی نیست. شفاعت خوبانالهی، تو را می خوانم به حق آخرین پیامبرت محمّد صلی الله علیه و آله وسلم و امیرمؤمنان علی علیه السلام و دختر پیامبرت فاطمه علیه السلام و به حق حسن علیه السلام و حسین علیه السلام ، که سلام و درود تو بر آنان باد. به وساطت این نکویان به درگاهت رو می کنم. به ریسمان وجود پرجودشان می آویزم و چنگ به دامن شفاعتشان می زنم و تو را به نام آنان می خوانم. سوگند به بلندای مقامشان نزد تو و سوگند به برتری شان بر خلق، که بر آنان درود فرستی و مرا از هر اندوهی رهایی بخشی و مرا در حمایت خودگیری. در آنچه برعهده من است توفیق ادا کردن دهی و از نداری و بیچارگی دورم داری. در امان از بدی هاحکیما، از هر اندوهی که به هراسم اندازد و از هر سختی و تنگنایی که رنجورم دارد و هر شر و بدی که به ترسم افکند و از مکر بدخواهان که هراسانم می کند، در امانم دار. |