پس از شهادت امام حسین
علیه السلام سپاه کوفه تکبیر گفتند: زمین به سختی لرزید و شرق و غرب تاریک شد. مردم را زلزله و برق
فرو گرفت و آسمان خون بارید و هاتفی از آسمان ندا
کرد: به خدا سوگند امام، فرزند امام و برادر امام و پدر امامان، حسین بن علی کشته شد.
راوی
گفت: در آن وقت غبار شدید همراه با تاریکی و طوفان سرخی که
امکان دیدن نمی گذاشت آسمان را فرا گرفت که آن گروه گمان کردند عذاب بر آنها نازل گردیده است و ساعتها ادامه داشت.
امام صادق
علیه السلام به زراره فرمود: ای زراره! آسمان چهل روز بر
حسین علیه السلام خون گریست و زمین چهل روز به سیاهی گریست و خورشید تا چهل روز به گرفتگی و سرخی
گریست و. .
خلاد
می گوید: بعد از شهادت حسین (علیه السلام) تا مدتی خورشید
چون طلوع می کرد بر دیوارها و ساختمانها صبح و عصر آثار سرخی به چشم می خورد و مردم هر سنگی را بر می داشتند
زیر آن خون تازه بود.
دانشنامه رشد
هنگامی که امام حسین علیه
السلام به شهادت رسید، فرشتگان
آسمان به شیون آمدند و گفتند: پروردگارا،
این حسین برگزیده تو و فرزند پیامبر تو بود
.
خداوند عزوجل تمثال حضرت قائم علیه السلام را به
فرشتگان نشان داد و فرمود: با او انتقام خون حسین را خواهم
گرفت
دانشنامه رشد
پس از شهادت امام حسین علیه
السلام، اسب او که «ذوالجناح» نام داشت، در حالی که پیشانی خود را به خون امام آغشته نموده بود، شیههکشان به جانب خیمهها شتافت.
امام باقر علیه
السلام فرمود اسب در آن حال میگفت:
وای از ستم امتی که فرزند دختر پیامبر
خود را کشتند
در زیارت ناحیه مقدس چنین آمده است:« آن هنگام
که بانوان حرم، اسب تو را بدون سوار
مشاهده کردند و دیدند که زینش واژگون و یالش پر از خون است، از
خیمه ها بیرون آمدند، در حالی که موهای خود را پریشان میکردند و بر صورت خود سیلی می زدند. آنان برقع از چهره ها افکنده بودند و به صدای بلند
شیون می کردند و به سوی
قتلگاه می شتافتند. و در همان حال شمر بر سینه مبارکت نشسته بود و محاسن شریفت را در یک دست گرفته و با دست
دیگر با خنجر سر از
بدنت جدا می کرد
daneshnameh.roshd.ir
مرغ باغ ملکوتم ای خدا
دونه دارم توی دشت کربلا
مرغ باغ ملکوتم ای خدا
دونه دارم توی دشت کربلا
همیشه مسیر پرواز منه
حد بین تو تا گنبد طلا
پرچم سرخ حرمت قبله ی سرنوشتم
تک تک اون نخلای بین الحرمین بهشتم
ذکر شهادتین مـــــــــــــــــن
حسین من حسین من
حسین من حسین من حسین من
ذکر شهادتین مـــــــــــــــــن
حسین من حسین من
حسین من حسین من حسین من
ذکر تو غرق هیاهوم میکنه
کربلات بهشت محزون میکنه
وقتی سینه ام میشه تنگ حرمت
من سینه ضریح آروم میکنه
مــــــــــن خونه زاد هیئتم ذکر حسین عبادتم
تا اشک من جاری میشه ملک میاد زیارتم
ذکر شهادتین مـــــــــــــــــن
حسین من حسین من
حسین من حسین من حسین من
ذکر شهادتین مـــــــــــــــــن
حسین من حسین من حسین من حسین من حسین من
حسین من حسین من حسین من حسین من حسین من
تادلم با عشق تو هم قسم
به خدا که هر روزم محرم
تو دلم مثلث غم می سازم
خیمه گاه و قتلگاه و علقمه
دست نزارید روی دلم که خون خون به خدا
تا اسم کربلا میآد میشم دیونه به خدا
دست نزارید روی دلم که خون خون به خدا
تا اسم کربلا میآد میشم دیونه به خدا
http://narjes65.blogfa.com/8611.aspx
گاه ابر و گاه باران می شوم
گاه از یک چشمه جوشان می شوم
گاه از یک کوه می آیم فرود
آبشار پر غرورم گاه رود
سلام.
آقا یا خانم محترم ...
اصلا برای من فرقی نداره که عاشورا زمستون اتفاق افتاده یا تابستون
واسه من مهم این هست که امام حسین مثل بقیه مردم ترسو نبوده که قایم بشه و فقط از دور اعلام وجود کنه.
در ضمن من واقعا نمیدونستم که شما عمر چنیدن هزار ساله دارین و از همه چیز با خبر هستین که وقایع تاریخی در چه بازه زمانی رخ داده اند.
و همچنین خیلی زشته که یه نفر همه رو با یه چشم ببینه.
بی سوادی خودتون رو به رخ همه نکشید.
من این وبلاگ رو دوست دارم. و مطمئن باشید به خاطر کوری بعضی ها حتما حتما حتما تا جایی که بتونم ادامه میدم.
فکر کنم کاملا جواب روشنی داده باشم.
یک روز، مرحوم آیت الله میرزا احمد مجتهدی تهرانی که خدا ایشان را غریق رحمت
واسعه ی خویش نماید ؛ با حالی خاص به بیان یک روایتی پرداختند که احساس کردم
جگرم جلا و صفا پیدا کرد .ایشان فرمودند :روزی فردی آمد خدمت
امام معصوم ( امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام که تردید از بنده می باشد ) و
به ایشان عرض کرد :
اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود ؟
امام در پاسخ به وی فرمودند :
خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود.
آن مرد دو مرتبه پرسید : اگر مریض نشد چه ؟
امام مجدد فرمودند : خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا اورا اذیت نماید و این اذیت و
آزار همسایه ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت : اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ،
کفاره ی گناهان دوست ما باشد .
آن مرد گفت : اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟!
امام فرمودند : خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزار های آن همسر بد ،
کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت :اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرماید .
بازهم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت : و اگر نتوانست قبل
از مرگ توبه کند چه ؟امام فرمودند :
به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد .
http://elmira-21.blogfa.com/
به آسمان خدا یک ستاره مى پیوست
شهید عشق، به باغ بهاره مى پیوست
گدازه هاى جگر از گلوى یک خورشید
به ماجراى فدک، پاره پاره مى پیوست
مثل ستاره اى سرگردان، گرد مزارت مى گردم. زمین امشب از انبوه تیرها، خون آلود است. تو کدامین عهد را روز ازل بسته اى که حتى مزارت، حتى کفنت، آماج ستم ستمگران است؟
پنجره دل را باز کن تا به تازگی خویش هم قدری ببالی، تا روحت به آن سوی ندیدهها هم نظر بیفکند.
دریا پر گرفته است برای آستانبوسی نامی که خود نور است.
ابرها، کشان کشان میآیند و به این نقطه که میرسند، متحیر میمانند و حقارت خویش را بر بلندای ظاهر، به شرم مینشینند.
غزلها دلتنگیهای شبانه را پشت دیوار بقیع میبرند.
با پای دل آمدهایم اینجا؛ اندکی خویش را باید در نظر نداشت تا شاید نظر کنند.
صمیمیترین لحظهها را میشود از متن این فضا گرفت.
حالِ عجیبی است؛ تمام پدیدهها، امشب را در همسایگی شیون به سر میبرند؛ شیونی که غرق در عطرِ خوشِ خداست.
در این قطعه از زمین، جهانی از استغاثه شناور است. در این فرصت، دلِ هر قلم اگر در مسیر شفاعت نتپد، بیمار است.
اینجا همه چیز ساده و صمیمی است و مهیا برای اینکه انسان، گوشهای از روح خود را برای تبرک، به آسمان بقیع بزند.
نه اکنون، که پیش از ما چقدر رؤیای بهشتی به این دیار فرستاده شده!
چقدر خواستههای شریف، در سینه این خاکْ پنهان شده!
دنیا، نگاشتهای از منظومههای بلند روشن است.
وقتی صحبت از اینجا میشود، نسیم ایمان میوزد از چهار سو؛ به ضمیمه رنگی از غربت.
اصلاً غروب اینجا خیمه زده است حتی در نیمه روز.
بر این خاک، دلتنگی آسمان پاشیده شده است.
وقتی صحبت از اینجا میشود، غمی بزرگ بر سینه انسان مینشیند و اندوهی پهناور.
در قبرستان تاریک بقیع، چراغ مظلومیت، همیشه روشن است.
اینجا مظلومیت امام مجتبی علیهالسلام بازخوانی میشود.
حدیث بیرون منزلش: نارفیقان و یاران مخالف؛ آنان که میآمدند و سجاده از زیر پای آقا میکشیدند.
حدیث درون خانهاش هم که معلوم است!
... و حدیث این قبرستان... اینجا تاریک است و بیبارگاه و خلوت.
ای جانِ جهانیان فدایت «هستی» همه سائل و گدایت
ای تکیهگه گناه کاران دیوار بقیع با صفایت
گریان نبود به روز محشر چشمی که بگرید از برایت
http://www.sibtayn.com