در سالهای اخیر، رواج پدیده اوهام و خرافه، رونق بازار عرفانهای
مجازی و معنویتهای فانتزی، گسترش طریقتهای منهای شریعت، رشد شبه
عرفانهای ژلهای با انواع طعمهای شهوت، شهرت و ثروت و گرمی بازار مکاره
مدعیان دروغین، به ویژه متمهدین، رشد فزاینده و البته نگران کنندهای یافته
است. روزی نیست مگر آنکه از یک سو، نفیر گوسالهای سامری به گوش میخورد و
خواه ناخواه با ادعاهای گزاف چند کلّاش نظر کرده و مدعی خود خوانده مواجه
میشویم؛ تا آنجا که کسی به مطایبه گفت: هر چند روزی، یک امام زمان نو ظهور
به اوین میآورند!
جواهر فروشان به کنجی خموش
چه گرم است بازار شلغم فروش!
البته
باید اذعان نمود که این روند، مختص به ایران و یا کشورهای اسلامی نیست،
بلکه گرایش به معنویتهای مجازی در مغرب زمین نیز، رونق گرفته است؛ چراکه
معنویت، گمشده دنیای معاصر است. واقعیتی به نام "خلاء معنویت "، علی رغم
احساس شدید تشنگی انسان معاصر به حقایق ماورای طبیعت، هم دست قدرتهای
سیاست پیشه را برای بهره برداری از این خلاء باز مینهد و هم تشبث به هر
حشیش و یا سیرابی با هر سرابی را برای این انسان حیران توجیه میکند. آری،
نسل تشنه معنویت، عطش خود را با سرابهای عرفان نما فرو مینشاند.
در
بازار گرم مدعیان، بنجلهای خرافه و عرفانهای بدلی، فرصت عرضه مییابند و
این سیکل عرضه و تقاضا تا همواره وجود "جهل " و "ظلم "، در جهان ادامه
خواهد داشت. میلتون، پرکارترین محقق در حوزة جامعهشناسی ادیان نوپدید،
مینویسد: "بیش از دو هزار فرقة معنویتگرا در آمریکا و بیش از دوهزار
جریان معنویتجو در اروپا هست که درصد کمی از آنها مشترکند. "
http://www.alvadossadegh.com