دهه اول ماه محرم را به عنوان هفته
احیای امر به معروف و نهی از منکر نام گذاری نموده اند. «موضوعی که سرلوحه
دعوت همه انبیا و اولیای الهی بوده است.»
یعنی همه پیامبران آمده اند
تا به نمایندگی از طرف خدا و به عنوان پیامبر الهی مردم را به حق دعوت
کنند، به راستی و درستی، صداقت و امانتداری، نیکی و احسان به خلق خدا و در
یک کلمه به توحید و بندگی حق.
آنها از طرف خدا ماموریت داشته اند تا
بشر را از آنچه که زشتی و پلیدی است نهی کنند از خیانت و دروغ، از تهمت و
افترا، از فحشا و منکرات، از گناه و معصیت و به بیانی پیامبران آمده اند
تا از جانب خدا مردم را امر به معروف و نهی از منکر کنند و در این راه
سختی های فراوانی نیز به جان خریده اند، مشکلا ت بسیاری را تحمل نموده اند
و خون دل های بی شمار خورده اند تا رسالت الهی خود را که همان امر به
معروف و نهی از منکر بوده است به نحو احسن به انجام رسانند. جانشینان
انبیا نیز همین مسیر را طی کرده وحرکت اصلا حی خود را بر اصل امر به معروف
و نهی از منکر پایه ریزی نموده اند.
اما در بین جانشینان پیامبر اسلا
م (ص)، امام سوم شیعیان یعنی حسین بن علی (ع) از شرایط ویژه ای برخوردار
است. آن امام همام در مسیر احیای اصل امر به معروف و نهی از منکر تا
بدانجا پیش رفت که جان خویش و جمعی از فرزندان و بستگانش و نیز گروهی از
یارانش را در طبق اخلا ص گذاشت و اسارت خاندانش را به جان خرید تا اصل امر
به معروف و نهی از منکر زنده بماند، تا فرامین الهی و دستورات نجات بخش
اسلا م و آنچه که معروف است احیا شود و منکرات و فحشا در جامعه گسترده
نشود.
امام حسین (ع) آن گاه که به پیشنهاد ننگین بیعت با یزید مواجه
شد، لحظه ای درنگ نکرد و تصمیم گرفت علیه حکومت یزید که غرق در منکرات و
گناه و معصیت بود قیام نماید، زیرا او وجود یزید را یک جرثومه فساد و یک
مصداق به تمام معنی منکر می دانست لذا عزم رفتن از مدینه را عملی ساخت و
زمانی که برای وداع با جدش رسول الله(ص) بر سر قبر او حاضر شد فرمود:
«خدایا این قبر پیامبر توست و من هم فرزند دختر پیامبرم و تو خودمی دانی
که در چه وضعیتی قرار گرفته ام. خدایا من امر به معروف و نهی از منکر را
دوست دارم و...»
در وصیت نامه ای نیز که نوشت هدف از حرکت خود را
اصلا ح جامعه و امر به معروف و نهی از منکر اعلا م کرد. چنان چه فرمود:
«من برای ایجاد اصلا ح در امت جدم حرکت کرده ام و می خواهم که امر به
معروف و نهی از منکر کنم ودر مسیر سیره جدم و پدرم گام بردارم.»
امام
حسین (ع) پس از آنکه مدینه را ترک کرد و وارد مکه شد در نامه ای به بزرگان
شهر بصره آنان را دعوت به پیروی از حق و حمایت از امام مسلمین که مظهر
معروف بود کرد، در بخش پایانی نامه فرمود: «من شما رابه کتاب خدا و سنت
پیامبر دعوت می کنم، زیرا که سنت پیامبر از میان رفته و جای آن را بدعت
فرا گرفته است. اگر سخن مرا بشنوید به راه سعادت و خوشبختی هدایتتان خواهم
کرد.»
این گونه تعابیر که همگی نمونه هایی از اصل امر به معروف و نهی از منکر است، در جای جای سخنان امام نمایان است.
سخنرانی
هایی که در بین راه و در مکه داشتند، فرمایشاتی که در تاریخ به برخی پرسش
ها فرمودند و نامه هایی که به مردم بصره و کوفه فرستادند، همگی سرشار از
بیان حقایقی است که اصلی ترین محور آنها امر به معروف و نهی از منکر بوده
است.
امام وقتی که از مکه خارج شدند و پس از طی منازل مختلف، آنگاه
که در منزلگاهی به سپاه حر برخوردند سخنان مهمی ایراد فرمودند که در بخشی
از آن صریحا به لزوم مبارزه با منکرات و حاکمان ستمگری که گناه و فساد را
در جامعه ترویج می کردند، پرداختند.
http://www.mardomsalari.com