امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین

روایت شیخ صدوق

شیخ صدوق از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است که امام حسین علیه السلام روزی بر امام حسن علیه السلام وارد شد چون چشم وی بر برادر افتاد گریست و فرمود ای ابا عبدالله چه تو را بگریه درآورد؟ گفت گریه من به جهت بلائی است که به تو می‌رسد، امام حسن علیه السلام فرمود آنچه به من می‌رسد سمی است که به من می‌دهند ولکن لا یَوْم کَیَوْمِک روزی چون روز تو نیست سی هزار نفر به سوی تو آیند همه مدعی آن باشند که از امت جد تو راند و منتحل دین اسلامند و اجتماع بر قتل و ریختن خون و انتهاک حرمت و سَبْی نساء و ذُراری و غارت مال و متاع تو می‌کنند و در این هنگام لعنت بر بنی امیه فرود می‌آید و آسمان خون می‌بارد و هر چیز بر تو می گرید حتی وحوش در بیابانها و ماهیها در دریاها. مؤلف گوید: که الحق اگر متامل بصیری ملاحظه کند مصیبتی اعظم از این مصیبت نخواهد دید که از اول دنیا تاکنون بعد از مراجعه به تواریخ و سیر واقعه‌ای به این بزرگی ندیدیم که پیغمبرزاده خودشان را با اصحاب و اهل بیت او یک روز بکشند و رحل و متاع او را غارت کنند و خیام او را بسوزانند و سر او را و  اصحاب و اولاد او را با عیال و اطفال شهر به شهر ببرند و یکسره پشت پای به ملت و دینی که اظهار انتساب به او می‌کنند بزنند و سلطنت و قوت ایشان استناد به همان دین باشد نه دین دیگر و ملت دیگر!!!



http://www.emamhossein.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد